به گزارش خودرو سریع ، به منظور آشنایی بیشتر قصد داریم محصول جدید بسترن با نام X80 به صورت کامل مورد نقد و بررسی قرار دهیم.

کمپانی فاو در حال حاضر یکی از بزرگترین و با سابقه ترین خودرو سازهای چینی محسوب می شود که در سال 1959 توسط دولت خلق چین بنیانگذاری شده است . این شرکت در اوایل فعالیت خود به تولید خودروهای تجاری سنگین مشغول بود و در سال 2006 با ثبت برند بسترن عملا تولید خودروهای سواری را تحت برند تازه تاسیس شده آغاز نمود.البته پیش از این کمپانی فاو خودروهای سواری لوکس را بصورت محدود تحت دیگر برندش با نام "هونگ کی"تولید کرده بود ،اما بسترن دورازه ورود این خودرو ساز چینی به تولید محصولات سواری محسوب می گردد.

بسترن X80 در سال 2013 از سوی این شرکت معرفی گردید تا اولین کراس اور میان ساز بسترن متولد شود . پیش از این بسترن با تولید X40 عملا به بازار کراس اور ها ورود پیدا کرده بود اما بسترن X80 به منظور تقویت فروش محصولات این شرکت و همچنین ورود به بازارهای جهانی به معرض ظهور رسید.بسترن X80 در خود بازار داخلی چین به موفقیت خاصی دست نیافت اما بازار دیگر جهان نظیر روسیه استقبال نسبتا مناسبی از این خودرو به عمل آوردند.

محصولات پیشین و بروز بسترن بدلیل خلاقیت در طراحی به سمت ظاهری تهاجمی و جسور همواره مورد علاقه جوانان و خانواده های جوان قرار گرفته و همین نکته مثبت باعث موفقیت دیگر محصولات این برند در بازار ایران و جهان گردیده است. اما اینبار طراحان با تغییر نگرش در نوع زبان طراحی به سراغ این خودرو رفته اند چرا که در نمای جلو خودرو شاهد چهره ای عبوس و کمی ساده روبرو هستیم و مطمئنا مورد تایید جوانان نخواهد بود .جلو پنجره ساده در کنار چراغهای با حالت اخم کرده باعث شده که جذابیت های دیگر محصولات بسترن را در این خودرو شاهد نباشیم البته این نقیصه با بکار بردن قاب نقره ای رنگ و چند ظلعی دور مه شکن ها و ورودی مشبک مشکی رنگ روی سپر تا حدودی برطرف شده است اما بطور کل نمای جلوی بسترن X80 در مقابل دیگر رقبای این خودرو در این سگمنت نظیر هایما اس 7 و تیگو 7 چنگی به دل نمی زند.

اما اگر کمی صبر داشته باشیم و با نمای جانبی خودرو برویم کمی به خرید این خودرو امیدوار خواهیم شد. نمای جانبی بسترن X80 بدلیل قوس بدنه ،استفاده رینگ و لاستیک مناسب ،بال روی شیشه عقب و خطوط شانه ساده در عین حال شیک ،کاملا جذاب و متناسب با یک کراس اور اسپرت شده است. مطلبی که در خصوص دیگر محصولات بلند قامت چینی کمتر مشاهده می گردد.

با نزدیک شدن به نمای عقب خودرو متوجه خواهیم شد که بسترن هنوز جوانان را در تیر رس اهداف خود قرار داده است چرا که نمای عقب خودرو با برخورداری از خروجی های اگزوز دوگانه ،چراغهای خوش ترکیب ،نحوه تعبیه مه شکن های عفب در درون سپر به سبک خودروهای برتری نظیر پورشه و سپر دو رنگ عقب کاملا جذاب و زیبا شده است بطوریکه بدون اغراق باید گفت در نوع خود و در بین چینی های موجود بینظیر است.

بسترن در تمامی محصولات فعلی خود طراحی محافظه کارانه ای برای کابین خودرو مورد استفاده قرار داده است.منظور از محافظه کارانه این است که طراحی بصورتی انجام پذیرفته که همه قشرهای جامعه را زیر پوشش خود قرار دهد .کابین بسترن X80 با برخوداری از طراحی قرینه و استفاده از ادوات فیزیکی فراوان در نوع خود جذاب به نظر می رسد.اما جذابترین نکته داشبورد خودرو به نوار نقره ای باید اشاره کرد که با تقسیم داشبورد به دو قسمت مجزا و با در برگرفتن کلیه ادوات فیزیکی موجود در پنل مرکزی چهره ای متفاوت را بوجود آورده است. استفاده از پشت آمپر سیلندری هم به منظور جذابیت بیشتر و القای حس اسپرت بودن طراحی شده که امروز در بیشتر کراس اور های چینی قابل مشاهده است.

استفاده از صفحه نمایش تک رنگ در دو پنل کیلومتر شمار و دور سنج و همچنین پنل تعبیه شده در بین دو سیلندر به منظور قرار دادن اطلاعات مورد نیاز راننده می باشد.

بسترن X80 در بین خودروهای حاضر در سگمنت کراس اوور های چینی میان سایز از ابعاد مناسبی برخودار نیست اما به لطف فاصله دو محور زیاد ،فضای نسبتا مناسبی را در اختیار سرنشینان قرار می دهد.طراحان به منظور راحتی سرنشینان بیشتر ابعاد داخلی را به فضای سرنشینان تخصیص داد و از همین رو فضای بار این خودرو برابر با 389 لیتر گردیده که این مقدار با توجه به رقبای حاضر در ایران بسیار کم بوده و نمی تواند احتیاجات یک خانواده کم جمعیت را بروارده سازد.

از نکات بارز ابعاد بسترنX80 باید با ارتفاع بلند آن اشاره کرد از همین رو می توانید مطمئن باشید با یک کراس اوور روبرو هستید.

بسترن X80 در چین با دو پیشرانه مختلف عرضه می گردد. نسخه پایه این خودرو به موتور 2.0 لیتری تنفس طبیعی با حداکثر قدرت 145 اسب بخار و بیشنه گشتاور 184 نیوتن متر مجهز شده است .میزان مصرف سوخت این پیشرانه با توجه به اطلاعات منتشر شده توسط کارخانه سازنده 8.5 لیتر اعلام شده اما در خصوص صفر تا صد کلیومتر بسترن X80 با این موتور اطلاعاتی در دست نیست.

اما نسخه قویتر این خودرو از یک موتور 1.8 لیتری توربو بهره برده که توانایی تولید 177 اسب بخار قدرت و 235 نیوتن متر گشتاور را خواهد داشت. میزان مصرف سوخت این خودرو با موتور توربو برابر با 9 لیتر اعلام شده است. بسترن به منظور هیجان بیشتر در ظاهر خودرو با موتور .1.8 لیتری ،جلو پنجره ای خاص که با نوار قرمز رنگ میزین شده استفاده می نماید.
هر دو نخسه این موتور ها قدرت خود را توسط جعبه دنده های 6 سرعته دستی یا 6 سرعته اتوماتیک به چرخهای جلو منتقل می کند.
هنوز مشخص نیست در صورت حضور این خودرو در بین محصولات گروه بهمن کدام موتور به بازار ایران خواهد امد اما تجربه نشان داده است محصولات چینی توربو شارژر دار بیشتر در بازار ایران مورد قبول واقع می شود چرا که مشتریان ایرانی قدرت خروجی و میزان شتاب بیشتر برایشان در اولیت قرار دارد .برای اثبات این موضوع کافی است به محصولاتی نظیر هایما اس 7 توربو و آریزو 5 توربو نگاهی انداخته تا متوجه شویم که این محصولات در نسخه تنفس طبیعی در بازار ایران به موفقتی دست نیافتند.

جمع آوری اطلاعات در خصوص ایمنی محصولات چینی تا حدودی سخت وامکان ناپذیر است چرا که معمولا اطلاعات درستی در وب سایت سازندگان چینی یافت نمی شود. وب سایت رسمی تست تصادف چینی موسوم به C-NCAP هم به زبان چینی بوده و امکان دسترسی به اطلاعات موجود در آن حتی با دانستن این زبان کمی مشکل است. اما با کمی تحقیق در خصوص میزان ستاره کسب شده توسط بسترن X80 در کشور های مختلف نظیر کشور های عربی به 5 ستاره ایمنی این خودرو رسیدیم. اما نمی توان به طور قطع این اطلاعات را مورد تایید قرار داد.

از امکانات ایمنی بسترن X80 میتوان به ۲ کیسه‌ی هوا برای سرنشینان جلو، سیستم ضد سرقت ایموبلایزر، ترمز ضد قفل (ABS)، کنترل فعال پایداری (ASC)، کنترل کشش (TCL)، سیستم توزیع الکترونیکی نیروی ترمز (EBD) و سنسور عقب می‌شود، درحالی‌که نمونه‌های گران‌تر، X80 با سنسور باد لاستیک‌ها و ۶ کیسه‌ی هوا (۲ کیسه‌ی هوای مقابل سر و ۲ کیسه‌ هوای جانبی برای سرنشینان جلو همراه با ۲ کیسه هوای پرده‌ای) اشاره کرد.
قابل ذکر است در تست های تصادف رایج در تمامی دنیا خودرو در نسخه فول و با امکانات ایمنی کامل مورد تست قرار گرفته و این در حالی است که همان خودرو با امکانات پایه نمی تواند حتی 2 ستاره ایمنی را کسب نماید. این نکته را ذکر نمودیم تا متوجه شوید که محصولات چینی حاضر در بازا ایران که اکثرا با 2 کیسه هوا عرضه می گردند نمی توانند همان استاندارد های ایمنی چین را هم پاس کنند.

انتظار آپشن از محصولات چینی حاضر در بازار بسیار زیاد است چرا که محصولات چینی به داشتن آپشن های زیاد شناخته می شوند. بسترن هم کاملا به این امر واقف بوده و X80 را با امکاناتی نظیر لامپ‌های زنون باقدرت قابل تنظیم، روشنایی اتوماتیک، سنسور باران، آنتن کوسه‌ای و چراغ عقب LED همراه با روشنایی روز LED ، چراغ مه‌شکن جلو و عقب، آینه‌های گرم‌شونده با تنظیم برقی، ریل باربند، اگزوزهای دوگانه‌ی کروم، اسپویلر (بال) عقب و سانروف، آپشن‌های کروز کنترل، شیشه‌های برقی، رادیو پخش با قابلیت اتصال AUX و صندلی‌های چرم، نمایشگر لمسی ۷ اینچ، دوربین پارک، ناوبری ماهواره‌ای، پخش‌کننده‌ی DVD، اتصال بلوتوث و درگاه USB، تهویه مطبوع اتوماتیک و دوگانه، استارت دکمه‌ای، صندلی‌های جلو با تنظیمات برقی و گرم‌کن داخلی عرضه نموده است.

بسترن ایکس 80 در بازار چین در چندین نسخه شامل پایه ،کامفورت،لاکچری،اسپورت و فلگ شیپ عرضه می گردد که تفاوت آنها در نوع موتور،نوع جعبه دنده و میزان آپشن های موجود می باشد.

همانطور که در ابتدای این نوشتار ذکر گردید حضور بسترن X80 در حد شایعه بوده و فقط حضور نام این خودرو در وب سایت مشترک گروه بهمن و کمپانی فاو می تواند نشانی از حضور بسترن X80 در بازار ایران باشد . در نتیجه نمی توان بطور قطع گفت که این خودرو چه زمانی وارد ایران خواهد شد.

بسترن X80 خودرویی گرانقیت محسوب می گردد چرا که نسخه پایه این خودرو با پیشرانه 2.0 لیتری و جعبه دنده دستی پس از حضور در ایران به قیمتی برابر با 120 میلیون تومان خواهد رسید و در نهایت گرانقیمترین نسخه این خودرو با پیشرانه 1.8 لیتری و جعبه دنده اتوماتیک قیمتی برابر با 150 میلیون تومان را بر خود خواهد دید.

محصولات پیشین برند بسترن نظیر B50F هم در زمان عرضه با قیمتی به مرتب بیشتر از دیگر چینی های حاضر در بازار بفروش خوبی دست یافتند . این موفقیت محصولات پیشن بسترن در ایران بدلیل جذابیت ظاهری و برخوداری از مشخصات فنی مناسب حاصل شد هر چند شاید در آن زمان رقابت تا این حد شدت نگرفته بود. اما بسترن X80 دارای جذابیت های ظاهری همانند دیگر محصولات این برند نیست و مشخصات فنی این خودرو هم همانند دیگر چینی های حاضر در بازار نظیر تیگو 7 ،هایما اس 7 توربو و جک اس 5 می باشد. در نتیجه قیمت بالای بسترن X80 مطئنا بر روی موفقیت این خودرو در بازار ایران تاثیر خواهد داشت و از همین امروز می توان پیش بینی کرد که گروه بهمن نمی تواند به فروش مطلوبی در خصوص این خودرو دست یابد.چرا که تیگو 7 با قیمت برابر با 130 میلیون تومان و علی رغم ظاهری بروز نتوانست نظر مشتریان ایران را به خود جلب نماید. دلیل این امر هم کاملا مشخص است چرا که در این رنج قیمتی محصولات نام آشنای کره ای و فرانسوی نظیر سانگ یانگ تیوولی ،رنو کپچر ،پژو 2008 و غیره حضور دارند و با توجه قدمت و شهرت بالا ،بیشتر مورد توجه ایرانیان قرار خواهند گرفت. همچنین نباید از بازار خودرهای دست دوم هم چشم پوشی کرد که خودروهای نظیر اسپورتیج و توسان و بسیاری دیگر را در خود جای داده است.

به نظر می رسد گروه بهمن هم این موضوع را دریافته و قصد دارد هاوال H2 را جایگزین ورود بسترنX80 نماید چرا که این خودرو می تواند با قیمتی بمراتب کمتر به بازار ایران برسد.

به گزارش خودرو سریع ، از اوایل 2000 ریو کوچکترین محصول کیا در بازار ایالات متحده و دیگر نقاط محسوب می شود. این خودرو در دو مدل کوپه و چهار درب به فروش می رسد و پلتفرم آن با هیوندا i20 نسل جدید یکسان است.

کیا ریو جدید برخلاف مدل های پیشین طراحی هدفمند و بهبودیافته ای داشته که لذت رانندگی را دوچندان می سازد. کمپرسور جدید موجب می شود تا کیا ریو جدید آرامشی را هنگام رانندگی به افراد منتقل کند. آرامشی که کمتر می توان در یک خودرو مقرون به صرفه و اقتصادی چون کیا ریو یافت. بیشتر رقبا آن در چنین سطحی سواری بسیار آرامش بخش نداشته و به سختی می توان یک مدل رقیب در این زمینه برای کیا ریو جدید یافت. از این رو می توان آن را برای سفرهای طولانی انتخاب کرد بدون آن که کمی شاهد نقص خاصی بود.

کیا با بهبود طراحی ظاهری مدل سعی بسیاری کرد اما در ابعاد تغییری حاصل نشده بنابراین نمی توان آن را بزرگتر یا کوچکتر از نسل پیشین دانست. طراحی جسورانه آن را نسبت به مدل پیشین جذاب تر ساخته و می تواند به عنوان یک مدل اقتصادی نظر هر فردی را به خود جلب کند. ستون C مدل ضخیم تر از نسل پیشین شده و باید آن را رقیبی برای فولکس واگن گلف و برخی هاچ بک های دیگر محسوب کرد. ریو یک مدل بروزرسانی شده قابل توجه از شرکت کیا محسوب می شود و کره ای ها سعی داشتند با افزودن ویژگی های جدید آن را متفاوت از مدل پیشین سازند. بنابراین می توان انتظارات بسیاری به عنوان یک هاچ بک اقتصادی از این محصول کیا داشت.

ریو با وجود آن که خودرویی رده پایه محسوب شده اما کیا سعی کرده فضای داخلی باکیفیت برای آن در نظر گیرد. مدل EX آن از تریم داخلی به ارزش 500 دلار بهره می برد که تریمی مشکی/قرمز بوده و کمی آن را اسپرت کرده است. فرمانی اسپرت با کلیدهای تنظیماتی روی آن و دوختی روی فرمان، صفحه نمایش LCD هفت اینچی لمسی با سیستم سرگرمی کیا که از اپل کارپلی و اندروید اتو پشتیبانی می کند، دنده ای با شکل مدرن، سیستم ترمز اضطراری و برخی ویژگی های باکیفیت دیگر که ریو را به خودرویی جذاب تبدیل کرده است.

فضای داخل خودرو حجم کافی برای سرنشینان داشته و از آنجایی که ریو یک مدل کامپکت و کوچک محسوب شده، بنابراین نباید انتظار بیشتری داشت زیرا یک خودرو فول سایز محسوب نشده تا سرنشینان متعددی به شکل راحت درون آن جای گیرند. فضای داخلی ریو حداکثر برای 4 سرنشین مناسب بوده که می توانند به راحتی در آن قرار گیرند. البته ممکن است ناراحتی را با توجه به سطح مدل آن در طول سفرهای طولانی به دنبال داشته باشد اما به طور کلی می توان به فضای داخلی ریو هاچ بک جدید امتیاز قابل قبولی داد و آن را یک خودرو ایده آل دانست.

شرکت کیا در ریو جدید از پیشرانه 1.6 لیتری چهار خطی توربو بهره گرفته که به شکل عمده شبیه به مدل پیشین است. اگرچه کیا بروزرسانی انجام داده و با قرار گرفتن چنین پیشرانه ای در کنار گیربکس شش سرعته اتوماتیک آن را به خودرو سریع و کارآمدی تبدیل نمود. ریو در 8.5 ثانیه می تواند به 100 کیلومتر برساعت برسد که نسبت به مدل پیشین سریعتر است. این مدل 8 اسب بخار قدرت کمتری در مقایسه با مدل پیشین داشته و در مجموع خروجی قدرت آن 130 اسب بخار است.

کیا همچنین اقتصاد سوخت را افزایش داده و مدل را در زمینه مصرف سوخت اقتصادی تر نمود. با این حساب باید کیا ریو نسل جدید را یک خودرو با پیشرانه کم مصرف و پرقدرت محسوب کرد. مصرف سوخت آن براساس بررسی های انجام گرفته کمتر از نسل پیشین بوده که این خود پیشرفتی محسوب می شود و اشتیاق خرید را از نگاه مشتریان بیشتر می کند. کیا همیشه سعی داشته محصولاتی توسعه دهد که مصرف سوخت کمی دارند و ریو نسل جدید نیز به این موضوع پای بند بود.

قیمت پایه کیا ریو هاچ بک 15 هزار دلار بوده و هر تریم آن با توجه به ویژگی هایش مختلف است. برای مثال مدل S با قیمت 17 هزار دلار به فروش می رسد و مدل EX نیز با قیمت 20 هزار دلار به فروش می رسد. این قیمت ها تا حدودی به مزدا 3 و هوندا سیویک با قیمت 20 هزار دلار نزدیک است. بنابراین می توان آن را در زمینه قیمت هم ردیف محصولات شرکت ژاپنی به حساب آورد.

کیا با تدارک دیدن تریم های مختلف برای ریو 2018 آن را به خودرو کارآمد و ارزشمندی تبدیل کرده که باید برای خرید ارزشمند دانست. همانطور که گفته شد رقبا بسیاری برای ریو وجود داشته که نمی توان به راحتی تمامی آنها را نام برد اما پیشتر نیز به آنها اشاره کردیم و از جمله باید به گلف فولکس پرداخت.

به گزارش خودرو سریع ، رانا که سومین خودروی ملی محسوب می‌شود از پلتفرم X12 بهره می‌برد که با ۲۰۶ اس‌دی یکسان است. در سال ۱۳۸۸ از این خودرو رونمایی شد. رانا که در ابتدا با تیپ EL وارد بازار شد، هم‌اکنون نمونه‌های صفر آن دارای کد LX بوده که در آن بسیاری از مشکلات مربوط به نسل‌های اولیه رفع شده است.

ساینا محصول تولیدی شرکت سایپا بوده که در سال ۱۳۹۴ معرفی شد، بنابراین قدمت کمتری نسبت به رقیب خود دارد. این خودرو دارای دو نمونه با گیربکس‌های دستی و اتوماتیک بوده که در این مقایسه، مدل دستی حضور دارد. تجهیزات موجود در نسخه اتوماتیک بسیار بیشتر از نمونه دستی بوده که البته قیمت بالاتری نیز دارد.

اول از همه به سراغ طراحی ظاهری این دو خودرو می‌رویم. همانطور که گفته شد رانا از پلتفرم پژو ۲۰۶ اس‌دی بهره می‌برد که البته با هنرمندی هرچه تمام‌تر، این خودروی جدید در نمای جانبی کاملا به ۲۰۶ شباهت دارد.

در جلو و عقب خودرو شاهد استفاده از چراغ‌های کشیده هستیم که نمای تقریبا مناسبی را به این خودرو بخشیده‌اند. عقب خودرو مقداری ساده طراحی شده و جذابیت زیادی برای خریدار نخواهد داشت. در حالت کلی طراحی ظاهری رانا را می‌توان نسخه مدرن شده پژو ۲۰۶ اس‌دی دانست که البته این جمله به معنای بی‌نقص بودن و زیبایی آن نیست، ولی باتوجه به محدوده قیمتی، طراحی آن را می‌توان کاملا قابل قبول تلقی کرد.

رانا در این مقایسه باید با محصول تقریبا جدید سایپا یعنی ساینا مبارزه کند. ساینا برادر تیبا بوده که البته از طراحی اسپرت‌تر و تهاجمی‌تر بهره می‌برد که باعث زیبایی بیشتر آن نسبت به تیبا می‌شود! در بخش جلویی شاهد دریچه ورودی هوای بزرگی هستیم که ظاهری مدرن به ساینا بخشیده است. در عقب خودرو اگرچه چراغ‌ها طراحی زیبایی دارند ولی نمی‌توان از شباهت آن به نسل گذشته تویوتا یاریس چشم‌پوشی کرد.

در نمای جانبی شاهد شباهت آن با تیبا هستیم. ظاهرا هر دو خودروساز داخلی در طراحی نمای جانبی محصولات خود از ضعف شدیدی رنج می‌برند. در حالت کلی طراحی ساینا جذاب به نظر می‌رسد ولی میان اجزای آن هماهنگ مناسبی وجود ندارد که خطوط استفاده شده در بدنه نیز به موضوع دامن می‌زند. جالب است بدانید که طراحی این خودرو کاملا داخلی نبوده و از مهندسان ایتالیایی در طراحی آن کمک گرفته شده است!

اگر بخواهیم میان دو خودرو رانا و ساینا یکی را برنده طراحی بیرونی اعلام کنیم، رانا در این بخش مدال را بر گردن خود می‌آویزد چراکه از طراحی هماهنگ‌تری برخوردار است. اگرچه ساینا چهره خشمگین‌تری دارد و همچنین چراغ‌های عقب آن از طراحی جذاب بهره می‌برند ولی در صورتی می‌توان طراحی ظاهری آن را مناسب دانست که تک تک المان‌ها در جای مناسبی قرار بگیرند، امری که مهندسان این محصول از انجامش باز مانده‌اند.

در این بخش هر دو محصول سنگ تمام گذاشته‌اند و تا جای ممکن طراحی ساده و بدون هیجانی را برای خریدار به ارمغان آورنده‌اند که باید به مهندسان آن‌ها تبریک گفت! البته اگر بخواهیم واقع‌بینانه فضای داخلی را مورد بررسی قرار دهیم، مسلما رانا از طراحی ارگونومیک‌تر و منظم‌تری بهره می‌برد و همچنین کیفیت مونتاژ بهتری نیز دارد. یکی از مواردی که شاید بتواند مقدار کمی به هیجان کابین اضافه کند، نصب مانیتور بر روی کنسول وسط است که در رانا می‌توانید پس از تحویل آنرا از آپکو خریده و نصب کنید!

متاسفانه فضای داخلی هر دو خودرو به اون صورت که باید و شاید جادار نبوده که موضوع آزاردهنده‌ای محسوب می‌شود. با وجود تمام موارد منفی که گفته شد، رانا در این بخش هم پیروز میدان است چراکه حداقل ادوات با نظم بهتری بر روی داشبورد قرار گرفته‌اند.

در این بخش ابعاد و وزن دو خودرو را ذکر می‌کنیم تا نسبت به اندازه کلی آن‌ها دید بهتری پیدا کنید.

همانطور که در جدول بالا مشخص است، رانا خودرو بزرگتری محسوب می‌شود که فضای بیشتری را در اختیار سرنشینان قرار می‌دهد، البته نسبت به ساینا وزن بیشتری نیز دارد.

به بخشی می‌رسیم که هر دو خودرو در آن‌ ناموفق هستند که البته باید این جمله را برای اکثر تولیدات داخلی به‌کار برد! در داخل ساینا شاهد استفاده در پلاستیک خشک و بی‌کیفیت در اکثر بخش‌ها هستیم، که برای چنین محدوده قیمتی یک نکته بسیار منفی محسوب می‌شود. علاوه‌بر جنس نامناسب داشبورد، صندلی‌ها نیز از کیفیت نامناسبی برخوردارند و هیچ اثری از راحتی نمی‌توان در آن‌ها دید!

رانا نیز در این بخش عملکرد مناسبی را از خود به جا نمی‌گذارد و ایران خودرو از متریال باکیفیتی در آن بهره نبرده است که البته باز هم نسبت به ساینا عملکرد بهتری دارد. در نمونه‌های تولیدی اولیه این خودرو، مشکلات متعددی از نظر مونتاژ در بخش داخلی وجود داشت که در نسخه‌های اخیر اکثر آن‌ها رفع شده است.

در بخش بدنه رانا اگرچه در بخش سپر عقب دارای ضعف بوده و مشکلاتی را برای خریدار ایجاد می‌کند ولی ایرادات مونتاژی آن نسبت به ساینا را می‌توان تقریبا در نظر نگرفت! در مونتاژ ساینا بی‌دقتی‌های زیادی صورت گرفته که برای مثال می‌توان به اتصالات نامناسب اشاره کرد که باعث ایجاد صدای آزاردهنده و مشکلات متعدد می‌شود.

ایران خودرو در رانا از موتور معروف و صد البته قدیمی TU5 استفاده کرده که حجمی برابر با ۱۵۸۷ سی‌سی دارد. خوشبختانه این موتور ۴ سیلندر از ۱۶ سوپاپ بهره می‌برد. این موتور حداکثر قادر به تولید ۱۰۵ اسب بخار قدرت در ۵۸۰۰ دور در دقیقه و ۱۴۲ نیوتون متر گشتاور در ۴۰۰۰ دور در دقیقه است که شتاب ۱۲ ثانیه‌ای و حداکثر سرعت ۱۸۹ کیلومتری را برای رانا به همراه دارد. استاندارد آلایندگی یورو ۴ و مصرف سوخت ترکیبی ۶.۶ لیتر دیگر مشخصات موتور این محصول را تشکیل می‌دهند.

ساینا دارای موتوری ۴ سیلندر بوده که حجمی برابر با ۱۵۰۳ سی‌سی دارد. این موتور می‌تواند حداکثر ۸۷ اسب بخار قدرت در ۵۳۰۰ دور در دقیقه و ۱۲۸ نیوتون متر گشتاور در ۴۰۰۰ دور در دقیقه تولید کند. این موتور ۸ سوپاپه مصرف سوخت ترکیبی برابر با ۷ لیتر داشته و از استاندارد آلایندگی یورو ۴ بهره می‌برد. ساینا اگرچه دارای موتور نسبتا ضعیفی بوده ولی به علت وزن کم، شتاب قابل قبولی دارد. در این بخش رقابت بسیار نزدیک بوده و شاید بتوان استفاده از ۱۶ سوپاپ در موتور رانا را به عنوان یک برگ برنده برای آن اعلام کرد.

هر دو خودرو از ۲ کیسه هوا در بخش جلویی بهره می‌برند و همچنین دارای سیستم‌های ترمز ABS و EBD هستند که البته رانا در هر دو محور از ترمز دیسکی بهره می‌برد در حالی‌که ساینا در محور عقب دارای ترمز کاسه‌ای است. در بخش ترمز رانا عملکرد بهتری از خود نشان می‌دهد.

باتوجه به این موضوع که هیچ کدام از این دو محصول در آزمایش‌های مربوط به تصادفات در سازمان‌های بین‌المللی حضور نداشته‌اند، نمی‌توان به‌ طور دقیق و کاملا درست در رابطه با این زمینه نظری دارد ولی باتوجه به یکسان بودن پلتفرم رانا با پژو ۲۰۶، می‌توان امنیت آن را بهتر ارزیابی کرد.

رانا از تجهیزاتی همانند بازکن قفل در صندوق عقب از داخل، صفحه نمایشگر روی داشبورد، نمایشگر دمای محیط، سیستم ضد سرقت، قفل مرکزی با ریموت کنترل، کمربندهای ایمنی جلو با قابلیت تنظیم ارتفاع، سیستم کنترل بخار بنزین و فرمان هیدرولیک بهره می‌برد.
در مقابل تجهیزات ساینا را سیستم تهویه مطبوع نیمه اتوماتیک، سنسور پارک دنده عقب، نمایش دمای محیط بیرون، قفل مرکزی، سیستم ضد سرقت، گرمکن شیشه عقب و چراغ‌های جلو با قابلیت تنظیم ارتفاع تشکیل می‌دهند.

رانا LX هم‌اکنون در بازار قیمتی نزدیک به ۳۵ میلیون داشته در حالی‌که ساینا با قیمت ۲۸.۵ میلیون در بازار معامله می‌شود. در حالت کلی اگرچه رانا هزینه بیشتری را از خریدار طلب می‌کند ولی همانطور که در بخش‌های قبلی مشاهده کردید، نسبت به ساینا برتری‌های بیشتری دارد که خرید آن را منطقی‌تر جلوه می‌دهد.

به گزارش خودرو سریع ، با وجود جمعیت بسیار زیاد خودروهای سدان در صنعت خودروسازی، رنو مگان 2017 با تمام قدرت وارد میدان شده است که مهم‌ترین ویژگی آن در همین ابتدای کار می‌تواند طراحی ظاهری بسیار خوب آن باشد. طرحی که بر روی دیگر محصولات نسل جدید رنو همچون "تالیسمان" و "کولیوس" هم شاهد هستیم و بدون شک یکی از زیباترین‌های صنعت خودروسازی به شمار می‌رود که حالا بر روی نسل جدید رنو مگان نقش بسته است. البته این موضوع می‌تواند کاملا سلیقه‌ای باشد، زیرا خیلی‌ها طراحی ظاهری رنو مگان را پر از تناقض می‌دانند و اعتقاد دارند که الگوهای طراحی این خودرو با یکدیگر همخوانی ندارد که باز هم به سلیقه افراد برمی‌گردد.

از خودروی مگان 2017 در نسخه سدان، طبق گفته کارشناس "کار ادوایس" تنها دو مدل ساخته شده است که یکی از آنان تحت عنوان "Zen" شناخته شده و دیگری با نام "Intens" به مشتریان عرضه می‌شود. شما برای خرید تیپ "Zen" می‌توانید هزینه 27 هزار و 490 دلار را پرداخت کنید که حدود 4000 دلار کمتر از نسخه دوم است، اما در مقابل شما تجهیزات مهمی همچون سیستم هشدار نقاط کور، سیستم کروز کنترل تطبیقی، هشدار برخورد از جلو، سنسورهای پارک جانبی!، شیشه‌های ویژه و همچنین رینگ‌های 18 اینچی آلیاژی را از دست خواهید دارد، اما در مقابل همچنان سنسورهای پارک جلو و عقب، دوربین دید عقب، چراغ‌های جلو خودکار، سیستم کنترل هوای دوکاناله و همچنین سیستم راهیاب ماهوره‌ای را به عنوان تجهیزات استاندارد در اختیار خواهید داشت، هرچند می‌توان با پرداخت 700 دلار هزینه بیشتر به شرکت سازنده، از سیستم ترمز اضطراری و همچنین سیستم هشدار برخورد از جلو بهره‌مند شد.

همانند نسخه هاچ بک، رنو مگان سدان هم به یک موتور بنزینی توربوشارژر با حجم 1.2 لیتری مجهز خواهد شد که یک جعبه دنده 7 سرعته دوکلاچه به آن متصل شده و می‌تواند یک عملکرد مطلوب برای اتومبیل داشته باشد. در ادامه نیز گفتنی است که طول این خودرو به چیزی حدود 5 متر می‌رسد.

با ورود به داخل کابین رنو مگان 2017، در حقیقت یک تجربه هیجان انگیز نخواهد داشت، زیرا فضای داخل کابین این خودرو به شدت تاریک و دلگیر طراحی شده است و پلاستیک‌های بکار رفته در قسمت‌های مختلف کابین هم این احساس را به شما تلقین می‌کند که گویا از پلاستیک‌های بی‌کیفیت و ارزان قیمت ساخته شده‌اند، به همین دلیل پس از چند دقیقه ممکن است که تصمیم به ترک اتومبیل بگیرید.
به غیر از این موارد، کیفیت مواد بکار رفته در قسمت‌های دیگر اتومبیل بسیار خوب هستند و کنسول مرکزی اتومبیل هم با یک ایده خلاقانه طراحی شده است که در قسمت بالای خود از یک صفحه نمایشگر 7 اینچی سود می‌برد، اما همین سیستم سرگرمی دارای 2 سوکت USB، جک AUX و همچنین سوکت برق 12 ولت است که با استفاده از آن می‌توان تلفن همراه خود را شارژ کرد. علاوه بر این‌ها، سیستم سرگرمی اتومبیل به یک سیستم صوتی Arkamys مجهز شده است که دارای 8 بلندگوی مجزا بوده و می‌توان از طریق کلیدهای تعبیه شده بر روی غربیلک فرمان، نسبت به کم و زیاد کردم حجم صدای خروجی این سیستم اقدام کرد.
صفحه نمایشگر 7 اینچی کنسول مرکزی، به رابط کاربری R-LINK 2 مجهز شده است که پاسخ آن نسبتا سریع خواهد بود، اما چند مورد نقص در این سیستم دیده می‌شود که ممکن است حین استفاده شما را ناامید کند. به محض ورود به داخل کابین هم با صدای نسبتا بلندی به شما خوش آمد گفته می‌شود که برای هر بار ترساندن شما ایده بسیار جالبی است!. بر روی کنسول مرکزی هم تا حد امکان سعی شده از کلیدهای فیزیکی استفاده نشود، ولی بجای آنان کلیدهای لمسی قرار گرفته است که هربار شما را به چالش می‌کشد، بویژه در جاده‌های ناهموار که شما را برای لمس یکی از آنان اذیت می‌کند.

بزرگ‌ترین چالش پیش روی رانندگان هم می‌تواند زمانی باشد که در حال کار با سیستم ناوبری اتومبیل و یا در صفحه اصلی سیستم سرگرمی این اتومبیل هستید. طبق ادعای کارشناس "کار ادوایس"، هنگام کار با سیستم ناوبری اتومبیل برخی از اطلاعات نشان داده نمی‌شود و یا این صفحه نمایشگر به صورت پیشفرض ساعت را برای شما در صفحه منو نشان نمی‌دهد، به همین دلیل لازم است تا یکی از کلیدهای صفحه نمایشگر را لمس کنید تا ساعت آنالوگ برای شما نشان داده شود!.
در عقب تومبیل، شرکت سازنده تنها 2 نقطه ISOFIX در اختیار شما قرار می‌دهد که می‌توانید با استفاده از جایگاه تعبیه شده در قسمت عقب کابین، صندلی کودکان خود را در این نقاط نصب کنید. به غیر از این‌ها، قسمت عقب اتومبیل دارای سیستم تهویه بوده، از یک سوکت برق 12 ولت برای شارژ تلفن همراه بهره می‌برد و همچنین یک فضای پای کافی در اختیار سرنشینان بزرگسال عقب قرار می‌دهد. پشت صندلی‌های جلو نیز با یک "وینیل نرم" پوشانده شده و دارای جیب‌های بزرگ است که می‌توانید وسایل دم دستی خود را داخل آن قرار دهید. سرو صدای داخل کابین به انداره کافی آرام است تا کودکان شما در حین رانندگی توانایی خوابیدن داشته باشند و یا ارتباط کلامی با صدای کمتر میان 2 نفر برقرار شود.

حجم فضای بار رنو مگان سدان معادل 503 لیتر عنوان شده است که نسبت به خودروی هوندا سیویک سدان، چیزی حدود 16 لیتر حجم کمتر دارد، اما می‌توان با خواباندن صندلی‌های عقب و دسترسی به فضای بیشتر کابین، حجم صندوق بار اتومبیل را به 987 لیتر افزایش داد. در قسمت زیرین صندوق بار هم یک لاستیک زاپاس قرار دارد.
در بخش فنی اتومبیل، شرکت سازنده از یک پیشرانه 1.2 لیتری توربوشارژر استفاده کرده است که دارای 130 اسب بخار قدرت در کنار 205 نیوتن متر گشتاور خواهد بود که با ارسال این نیرو به سمت چرخ‌ها بوسیله جعبه دنده 7 سرعته اتوماتیک دوکلاچه، می‌توان این خودروی حدودا 1.3 تنی را در عرض 10.9 ثانیه از حالت سکون به سرعت 100 کیلومتر بر ساعت رساند. باتوجه به آزمایشات صورت گرفته از سوی کارشناسان "کار ادوایس"، این خودرو می‌تواند مصرف سوخت 6 لیتر به ازای کارکرد 100 کیلومتر داشته باشد، اما در محیط‌های شهری مصرف سوخت ماشینتان حتی به 8.6 لیتر هم خواهد رسید.
در پایان هم کارشناسان "کار ادوایس" پس از بررسی قسمت‌های مختلف این اتومبیل، نمراتی برای بخش‌های مختلف این خودرو داده‌اند که به ترتیب می‌تواند نمره 7 برای کارایی و اقتصاد، نمره 8 برای فضای کابین و راحتی، نمره 7.5 برای تکنولوژی و قابلیت اتصال، نمره 7.5 برای قیمت و امکانات و همچنین در پایان نمره 7.5 برای سطح رانندگی و هندلینگ رنو مگان 2017 سدان باشد که از مجموع آنان و تقسیم بر تعداد، عدد نهایی 7 بدست می‌آید.

به گزارش خودرو سریع ، در گذشته که اینترنت وجود نداشت و یا کمتر رایج بود، برای پیدا کردن بهترین دستگاه باید حتما به بازار مراجعه و در رابطه با آن تحقیق می‌کردید. هم‌اکنون بسیاری از ما قبل از مراجعه به بازار، حتما در اینترنت جستجو می‌کنیم و نظرات کارشناسان و کاربران محصول موردنظر را جویا می‌شویم. فرض کنید وسیله‌ای که خواهان خریداری آن هستید، خودرو باشد. خرید خودرو با محصولات دیجیتال تفاوتی زیادی دارد که شاید مهم‌ترین آن، بهای پرداختی بیشتر است.

برای خرید خودرو همانند اکثر اجناس، با دو گزینه نو و دست دوم مواجه خواهید شد که هر کدام مزیت‌های خود را دارد که صحبت در رابطه با آن‌‌ها مربوط به این مقاله نیست. در مطلبی که می‌خوانید، ما قصد داریم بهترین خودروهای موجود در بازار در محدوده قیمتی ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان را به شما معرفی کنیم. بدون هیچ شکی این محدوده قیمتی، نیاز بسیاری از مردم کشورمان را پوشش می‌دهد که البته باید انتخاب خودرو در این رنج را یک اجبار دانست!
اگر دارای ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان بودجه برای خرید اتومبیل باشید، گزینه‌های تقریبا زیادی پیش روی شما قرار می‌گیرد که انتخاب از میان آن‌ها، کار ساده‌ای نبوده و باعث سردرگمی شما می‌شود. برای خرید بهترین خودروهای بازار در این محدوده قیمتی، در این مقاله با چرخان همراه باشید.
قبل از معرفی خودروهای مناسب، باید به این نکته اشاره کنیم که ابتدا خودروهای نو و سپس دست دوم در این لیست مطرح شده‌اند. در آینده بهترین خودروها در محدوده‌های قیمتی دیگر نیز به شما عزیزان معرفی خواهد شد.

اولین گزینه پیشنهادی ما در این لیست، پراید است. خودرویی که برای همه ما آشنا بوده و حداقل یکبار تجربه رانندگی با آن را داریم چراکه برای آزمون گواهینامه، از این دستگاه استفاده می‌شود‍! همانگونه که می‌دانید نمونه‌های مختلفی از پراید در بازار موجود بوده که اگر بخواهیم صادق باشیم، باید بگوییم که تفاوت چندانی با هم ندارند.

در این محدوده قیمتی شما قادر به خریداری پراید هاچ‌بک با نام ۱۱۱، صندوق‌دار با کد ۱۳۱ و در نهایت نمونه وانت آن با نام ۱۵۱ هستید که البته تمامی آن‌ها را می‌توانید به‌ صورت فول خریداری کنید! اگر خواهان خریداری نمونه هاچ‌بک این محصول هستید، ما به شما ۱۱۱SE را پیشنهاد می‌کنیم که از کیسه هوا، ترمز ABS و فرمان هیدرولیک بهره می‌برد. دو خودروی دیگر نیز به چنین امکاناتی مجهز هستند.

به سراغ مشخصات فنی آن‌ها می‌رویم. موتور آن‌ها دارای ۴ سیلندر و ۸ سوپاپ بوده که حجمی برابر با ۱۳۲۳ سی‌سی دارد و از استاندارد یورو ۴ بهره می‌برد. حداکثر قدرت تولیدی توسط این موتور برابر با ۷۱ اسب بخار بوده و گشتاوری معادل با ۱۰۸ نیوتون متر دارد. در این خودروها از سیستم ترمز دیسکی در جلو و کاسه‌ای در عقب استفاده شده و وظیفه انتقال قدرت را یک گیربکس دستی ۵ سرعته برعهده دارد.
یکی از تفاوت‌ها میان این محصولات مربوط به ظرفیت باک و مصرف سوخت بوده که نمونه ۱۵۱ به باک ۴۹ لیتری مجهز شده و مصرف ترکیبی آن ۶.۶ لیتر است. دو مدل دیگر از باک ۴۰ لیتری بهره برده و مصرف سوخت ترکیبی برابر با ۶.۴۴ لیتر دارند.

در نهایت باید گفت که این خودرو سال دیگر از خط تولید خارج خواهد شد و دیگر شاهد تولید آن نخواهیم بود. این خبر نباید برای شما نگرانی ایجاد کند، چراکه تا چندین سال آینده این اتومبیل در بازار خرید و فروش خواهد شد و قطعات آن نیز به راحتی در دسترس شما قرار می‌گیرد.
قیمت پراید ۱۱۱SE برابر با ۲۲.۲۰۰.۰۰۰ تومان، مدل ۱۳۱SE قیمتی معادل ۲۱.۵۰۰.۰۰۰ تومان و ۱۵۱SE در بازار قیمتی نزدیک به ۲۰.۰۰۰.۰۰۰ تومان دارد.

به سراغ اولین خودروی ملی می‌رویم. همانطور که می‌دانید سمند تنها، نام خودروی ملی را یدک می‌کشد، چراکه طراحی اکثر بخش‌های مختلف آن را مهندسان کشورهای دیگر از جمله فرانسه، آلمان و جمهوری چک انجام داده‌اند، البته گفته می‌شود طراحی سیستم تعلیق آن برعهده مهندسان ایرانی بوده است.

این خودرو به موتور XU7JP/L3 مجهز بوده که از ۴ سیلندر و ۸ سوپاپ بهره می‌برد. این موتور قادر به تولید ۱۰۰ اسب بخار قدرت و ۱۵۳ نیوتون متر گشتاور در ۳۰۰۰ دور در دقیقه است. XU7JP/L3 دارای استاندارد آلایندگی یورو ۴ بوده و مصرف سوخت ترکیبی برابر با ۸.۷ لیتر دارد. گنجایش باک بنزین آن ۶۶ لیتر است. براساس ادعای سازنده، با این خودرو می‌توان به حداکثر سرعت ۱۸۵ کیلومتر بر ساعت دست پیدا کرد.
سیستم ترمز در سمند SE از نوع دیسکی در ترمز جلو و از نوع کاسه‌ای در ترمز عقب بوده که از ABS و EBD بهره می‌برد. ایران‌خودرو برای این محصول خود دو کیسه هوای جلو درنظر گرفته است. اگر قادر به افزایش بودجه باشید، می‌توانید مدل‌های دیگر سمند از جمله LX و EF7 را خریداری کنید.
قیمت: ۲۸ تا ۳۰ میلیون تومان

به سراغ خودروهای دست دوم می‌رویم. اولین گزینه پیشنهادی ما اتومبیل محبوب و پرفروش پژو ۲۰۶ است. این هاچ‌بک دوست داشتنی حتی چند سال بعد از عرضه در کشورمان، هنوز هم طرفداران خاص خود را داشته و فروش مناسبی را تجربه می‌کند. باید به این نکته اشاره کرد که متاسفانه کیفیت ساخت این خودرو در سالیان اخیر افت داشته است.

در این محدوده قیمتی شما قادر به خریداری تیپ ۲ و تیپ ۵ این خودرو هستید که در بخش فنی و تجهیزات با هم تفاوت دارند. با توجه به گران بودن قطعات فنی پژو ۲۰۶ و همچنین بالا بودن کارکرد تیپ ۵ این خودرو در بازار، به شما پیشنهاد می‌کنیم که تیپ ۲ را در لیست خرید خود قرار دهید. شما با این بودجه قادر به خریداری نمونه‌های تولیدی سال ۱۳۹۴ و حتی ۱۳۹۵ هستید که اکثر آن‌ها کارکردی زیر ۶۰ هزار کیلومتر دارند.

موتور قرار گرفته بر روی تیپ ۲ دارای حجمی برابر با ۱۳۶۰ سی‌سی بوده که قادر به تولید حداکثر ۷۵ اسب بخار قدرت و حداکثر ۱۱۸ نیوتون متر گشتاور در ۳۴۰۰ دور در دقیقه است. این موتور ۴ سیلندر از ۸ سوپاپ بهره برده و دارای استاندارد آلایندگی یورو ۴ است. از دیگر مشخصات آن می‌توان به گیربکس ۵ سرعته دستی، حداکثر سرعت ۱۷۰ کیلومتر بر ساعت، شتاب ۱۴.۱ ثانیه‌ای، ظرفیت ۵۰ لیتری مخزن سوخت و مصرف ترکیبی بنزین ۶.۴ لیتری اشاره نمود.
در این خودرو از سیستم ترمز دیسکی در جلو و کاسه‌ای در عقب استفاده شده که دارای قابلیت ABS ،EBD و EBA هستند. دو کیسه هوا در جلو و سیستم ایموبیلایزر سایر تجهیزات آن را تشکیل می‌دهند.
قیمت: ۲۸ تا ۳۰ میلیون تومان

برای پیشنهاد بعدی به سراغ سومین خودروی ملی می‌رویم. همانگونه که می‌دانید شرکت‌های داخلی علاقه چندانی به صرف هزینه برای توسعه یک پلتفرم جدید ندارند، بنابراین پلتفرم رانا با پژو ۲۰۶ یکسان است که البته نمی‌توان به آن ایراد زیادی گرفت. ایران‌خودرو در گذشته تجربه تبدیل ۲۰۶ هاچ‌بک به یک خودروی صندوق‌دار را در کارنامه خود داشت، بنابراین احتمال شکستن شیشه‌های عقب در رانا وجود ندارد!

موتور مورد استفاده در این خودرو TU5 بوده که قادر به تولید حداکثر ۱۰۵ اسب بخار قدرت و ۱۴۲ نیوتون متر گشتاور در ۴۰۰۰ دور در دقیقه است. این موتور از استاندارد آلایندگی یورو ۴ بهره برده و شتاب ۱۲ ثانیه‌ای را برای رانا به ارمغان می‌آورد. براساس اعلام کارخانه سازنده، مصرف سوخت ترکیبی این اتومبیل برابر با ۶.۹ لیتر است. گنجایش مخزن سوخت رانا برابر با ۵۰ لیتر بوده و انتقال قدرت در آن توسط یک گیربکس ۵ سرعته دستی صورت می‌پذیرد.
مجهز بودن این خودرو به سیستم ترمز دیسکی در محورهای جلو و عقب، یکی از نکات مثبت آن محسوب می‌شود که در محور جلو از سیستم خنک کاری بهره می‌برد. از امکانات جانبی این محصول می‌توان به ایموبیلایزر، سیستم عیب‌یابی هوشمند (مالتی پلکس)، سیستم کنترل بخار بنزین، دو کیسه هوا برای سرنشینان جلو و سیستم‌های ABS و EBD اشاره نمود.
باتوجه به امکان خرید نمونه صفر سمند SE با قیمت ۲۸ تا ۳۰ میلیون تومان، به شما پیشنهاد می‌کنیم که اگر قادر به افزایش بودجه خود به مقدار موردنظر هستید، اول سمند را در لیست خرید خود قرار دهید تا با مشکلات احتمالی خودروی دست دوم نیز مواجه نشوید.
قیمت: ۲۸ تا ۳۰ میلیون تومان (برای نمونه‌های تولیدی در سال ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴)

تندر ۹۰ که در ابتدا قرار بود جایگزین پیکان شود، به علت استقبال مردم، سو استفاده تولیدکنندگان و سکوت مسئولین صنعت خودروسازی، با قیمت بالایی به خریدار فروخته شد. تندر ۹۰ در اصل تولید شرکت رومانیایی داچیا محسوب می‌شود که در برخی از کشورها همانند ایران، با لوگوی رنو به فروش می‌رسد، البته باید به این اشاره نمود که داچیا زیرمجموعه رنو محسوب می‌شود.

یکی از نکات منفی این خودرو طراحی آن بوده که کاملا محافظه‌ کارانه و بدون هیچ هیجانی است و می‌توان اتاق آن را به آکواریوم تشبیه نمود! این طراحی ساده را باید بر پای هزینه کم تولید آن نوشت (البته ایران را از این امر مستثنی بدانید!). تولید این خودرو توسط داچیا بدین منظور بود که جوانان اروپایی به‌جای خرید خودروهای قدیمی کارکرده و با امنیت پایین، به سراغ اتومبیلی نو و با ایمنی مناسب بروند. نمونه‌های مختلف پراید تولیدی توسط سایپا را می‌توان مشابه این اقدام دانست که البته در نظر تولیدکننده، امنیت خریدار فاقد اهمیت است!
شاهد استفاده از موتور معروف K4M بر روی تندر ۹۰ هستیم، موتوری که دارای ۴ سیلندر و ۱۶ سوپاپ بوده و حجمی برابر با ۱۶۰۰ سی‌سی دارد. گیربکس ۵ سرعته دستی، حداکثر توان ۱۰۵ اسب بخاری، حداکثر گشتاور ۱۴۰ نیوتون متر در ۳۷۵۰ دور در دقیقه، شتاب ۱۰.۲ ثانیه‌ای، مصرف سوخت ترکیبی ۶.۹ لیتر و ظرفیت باک ۵۰ لیتری مشخصات فنی آن را تشکیل می‌دهند.
سیستم ترمز در جلو از نوع دیسکی و در عقب کاسه‌ای بوده و سازنده برای آن سیستم‌های ABS و EBD چهار کاناله را درنظر گرفته است. در مدل E2 این خودرو شاهد استفاده از دو کیسه هوا در جلو و همچنین چراغ‌های مه‌شکن هستیم که پیشنهاد ما به شما خرید همین تیپ است، چراکه نمونه فول تندر ۹۰ محسوب می‌شود. مدل‌های سال ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ با کارکردی نزدیک به ۱۰۰ هزار کیلومتر را می‌توان با قیمت تقریبی ۳۰ میلیون تومان خریداری نمود که البته اکثر آن‌ها از نظر ظاهری کاملا تمیز محسوب نمی‌شوند و دارای رنگ شدگی هستند.
قیمت: ۳۰ میلیون تومان

قیمت بالای قطعات/استفاده از پلاستیک خشک در داشبورد /دید عقب نامناسب

برای خودروی بعدی به سراغ تنها محصول چینی این لیست می‌رویم، اتومبیلی که همانند اکثر چینی‌های موجود در بازار از طراحی تقریبا مناسب و جذابی برخوردار است. یکی از دلایل فروش مناسب محصولات چینی در کشورمان را می‌توان همین بخش دانست که سود سرشاری را نصیب سازندگان می‌کند، البته نباید به خریدار خرده گرفت چراکه شرکت‌هایی مانند سایپا و ایران‌خودرو هنوز مشغول تولید برخی خودروها با ۲۰ سال حضور در بازار کشورمان هستند!

نسل دوم ام‌وی‌ام ۳۱۵ هاچ‌بک را می‌توان یک نمونه موفق چینی دانست که البته هنوز برخی از نقص‌های نسل اول همانند مشکل در صفحه کلاچ را به یدک می‌کشد. موتور مورد استفاده در این نسل به ۴ سیلندر و ۱۶ سوپاپ مجهز بوده و دارای حجمی برابر با ۱۴۹۷ سی‌سی است. این موتور حداکثر قادر به تولید ۱۰۷ اسب بخار قدرت و ۱۴۰ نیوتون متر گشتاور در دور موتورهای ۳۰۰۰ تا ۴۵۰۰ دور بر دقیقه است.
حجم باک این خودرو برابر با ۵۰ لیتر بوده و مجهز به دو کیسه هوا در جلو است. سیستم ترمز در جلو دیسکی و در عقب از نوع کاسه‌ای بوده که از سیستم‌های ABS و EDB بهره می‌برد.
قیمت: ۲۹ تا ۳۰ میلیون تومان (برای نمونه‌های تولیدی در سال ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴)

حساسیت کم سیستم ترمز/ بعضا وجود مشکل در صفحه کلاچ /فروش نمونه دست دوم آن در بازار نسبت به پژو 206 زمان بیشتری می برد

برای آخرین گزینه پیشنهادی خود به سراغ اتومبیلی می‌رویم که نسبت به دیگر دستگاه‌های موجود در این لیست پیرتر است که البته باتوجه به ژاپنی بودنش، می‌توان به آن اعتماد کرد. خودروی موردنظر ما مزدا ۳۲۳ بوده که نسل قدیم مزدا ۳ محسوب می‌شود. مسلما این خودرو به علت قدیمی بودن، مشکلاتی را برای صاحب خود ایجاد خواهد کرد ولی در برخی از زمینه‌ها از خودروهای هم قیمتش بهتر است.

مزدا ۳۲۳ قدرت خود را توسط موتوری ۴ سیلندر و ۱۶ سوپاپه تامین می‌کند که قادر به تولید ۱۰۶ اسب بخار قدرت و ۱۴۵ نیوتون متر گشتاور است. نمی‌توان برای مصرف سوخت این خودرو عدد مشخصی را اعلام کرد ولی بایستی مصرف ترکیبی آن را حدود ۸ تا ۱۰ لیتر تخمین زد. حجم باک این مدل ۵۵ لیتر بوده و از جعبه دنده ۵ سرعته دستی بهره می‌برد.
با وجود قدیمی بودن، مزدا ۳۲۳ به کیسه هوا و سیستم ABS مجهز است. اگرچه این خودرو مونتاژ بهمن موتور محسوب شده ولی نمی‌توان کیفیت ساخت آن را زیر سوال برد. کیفیت سواری مزدا ۳۲۳ نسبت به محصولاتی همانند پژو ۲۰۶ بالاتر بوده و در کابین آن نیز از مواد باکیفیت‌تری استفاده شده است.
در نهایت باید بگوییم که اگر حوصله رسیدگی به اتومبیل خود را ندارید و کیفیت ماشین‌های ژاپنی، فرانسوی و حتی چینی را یکسان می‌دانید؛ بهتر است به سراغ مزدا ۳۲۳ نروید چراکه این خودرو در کنار لذت بالای سواری، توجه ویژه‌ای را از راننده‌اش طلب می‌کند.
قیمت: ۲۸ تا ۳۰ میلیون تومان (برای نمونه‌های تولیدی در سال ۱۳۸۲ و ۱۳۸۵)

 در این محدوده قیمتی گزینه‌های دیگری نیز برای خرید موجود بوده که البته شاید ارزش خرید آن‌ها همانند نمونه‌های بالا نباشد ولی در حالت کلی بد نیست که اشاره‌ای به آن‌ها داشته باشیم.
در بین خودروهای دست دوم بازار می‌توان به پژو پارس اشاره نمود که می‌توان با بودجه ۲۷ تا ۳۰ میلیونی تومانی نمونه‌های تولیدی در سال‌های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۳ را خریداری کرد. اگرچه این خودرو از طراحی مناسبی بهره برده و طرفداران خود را دارد، ولی باتوجه به مصرف سوخت بالا و کارکرد بالای نمونه‌های موجود در این محدوده قیمتی، نمی‌توان خرید آن را پیشنهاد کرد. باید به این نکته اشاره کرد که با افزایش بودجه می‌توان خرید نمونه‌های جدیدتر آن را تا حدودی منطقی دانست.

یکی دیگر از گزینه‌های موجود، کیا ریو مونتاژی بوده که چند سالی از توقف تولید آن زمان می‌گذرد. این خودرو اگرچه در زمان تولید با مشکلاتی مانند گیر کردن اکسل عقب به سرعت‌گیرها مواجه بود ولی فروش بسیار مناسبی را تجربه کرد. مشخصات فنی این خودرو در زمان تولید مناسب بود که برای مثال می‌توان به موتور ۱۶ سوپاپه آن اشاره نمود. هم‌اکنون می‌توان در این محدوده قیمتی خودروهای تولیدی در سال ۱۳۹۰ را در لیست خرید قرار داد ولی باتوجه به توقف تولید و وجود گزینه‌های بهتر، خرید آن خیلی منطقی نیست.

خودروهای بعدی پژو ۲۰۶ صندوق‌دار و زانتیا بوده که خرید گزینه اول با وجود خودرویی مانند رانا که ارزان‌تر است و از پلتفرم یکسانی با آن بهره می‌برد، کاری منطقی محسوب نمی‌شود و بعضا در نمونه‌های اولیه نیز این خودرو با مشکلاتی مواجه بود. به سراغ زانتیا می‌رویم، خودرویی که در زمان تولید، رقیب مگان محسوب می‌شد که البته بعد از گران شدن دلار شاهد افزایش نجومی قیمت رنو مگان بودیم! شما در این محدوده قیمتی قادر به خریداری نمونه‌های تولیدی در سال‌های ۱۳۸۳ تا سال ۱۳۸۶ هستید.

این خودرو اگرچه در زمان تولید، از ویژگی‌های مناسبی مانند شتاب بالا و نرمی فوق‌العاده (این مورد را می‌توان در اکثر محصولات تولیدی سیتروئن مشاهده نمود) بهره می‌برد ولی در حال حاضر هیچ دلیل منطقی برای خرید آن نمی‌توان پیدا کرد. مصرف سوخت بالا، کارکرد بالای نمونه‌های موجود، امنیت نه‌چندان مناسب و گران بودن قطعات را می‌توان مشکلات شایع آن دانست.

ساینا خودروی تقریبا جدیدی محسوب می‌شود که در برابر خود رقبایی همچون تیبا و تیبا ۲ را می‌بیند. اگرچه در نگاه اول این خودرو ارزش پرداخت ۲ میلیون تومان مبلغ اضافه را ندارد ولی به علت طراحی متفاوت (البته نمی‌توان آن را زیبا و یا بهتر دانست!) و برخی تجهیزات اضافه، می‌توان خرید آن را هم مدنظر قرار داد. قیمت نمونه‌های صفر کیلومتر این خودروها (گیربکس دستی) که می‌توان آن‌ها پراید کمی پیشرفته دانست، از ۲۴ تا ۲۸ میلیون تومان است.

به گزارش خودرو سریع ، این خودرو از نظر کیفیت آسایش و آپشن بسیار ضعیف است. 

در این مطلب ما مشخصات فنی این خودرو را بررسی می کنیم.

به گزارش خودرو سریع ، کمپانی جک مدتی هست که هدفمند فعالیت می‌کند و زبان طراحی مخصوص خود را در محصولاتش پیاده‌سازی می‌کند. کمپانی جک (JAC)، سعی دارد از یک برند کوچک چینی به یک خودروساز بزرگ تبدیل شود و کشورهایی مانند ایران می‌توانند آن را در رسیدن به هدفش کمک کنند ولی آیا این سود ۲ طرفه خواهد بود؟ تقریبا می‌توان گفت خودروهای تولیدی این برند با روحیه ایرانی‌ها هم‌خوانی دارند و دلیل استقبال از این خودروها نیز همین موضوع است ولی این به معنای موفقیت صد در صدی جک نیست و نمی‌تواند امید داشته باشد که هر چیزی که تولید می‌کند در ایران فروش برود.

جک یک کمپانی دولتی چینی است که با حمایت‌های دولتی رشد می‌کند و فقط به فکر گذران عمر نیست. این کمپانی به آینده نگاه ویژه‌ای دارد چیزی که در کمپانی‌های ایرانی اصلا دیده نمی‌شود. برندهای دولتی ایران فقط به فکر کسب درآمد هستند و به زمان حال می‌اندیشند و سیاست‌های آن‌ها آینده روشنی را نشان نمی‌دهد. جک اس ۳ بعنوان یک شاسی‌بلند شهری ارزان قیمت برای قشر کم درآمد جامعه طراحی شده که ترکیبی از مشخصات بد و خوب را شامل می‌شود.
امروز در سایت خودرو سریع قصد داریم نقاط ضعف این خودرو را با هم بررسی کنیم. با ما همراه باشید…

جک اس۳ مجهز به پیشرانه ۱۵۹۰ سی‌سی با ۱۰۷ اسب‌بخار قدرت و ۱۵۵ نیوتن متر در طیف دور موتور ۳۵۰۰ تا ۴۵۰۰ دور در دقیقه است. این پیشرانه دقیقا نشان می‌دهد که اس۳ برای جاده‌های هموار شهرهای چین طراحی شده است و در جاهایی که قدرت بیشتری لازم است چندان کارآیی نخواهد داشت.

این سطح از قدرت در سدان‌ها نیز کم محسوب می‌شود ولی جک در اینجا از چنین پیشرانه ضعیفی برای شاسی‌بلند ۱۲۵۰ کیلوگرمی خود استفاده کرده است. البته از لحاظ وزنی این خودرو شرایط نسبتا خوبی دارد اما بازهم چنین پیشرانه‌ای نمی‌تواند رضایت مالک را کسب کند. شتاب این موتور نیز جذاب نیست و دیگر خبری از شتاب خوب جک اس۵ در این خودرو نیست و باید با یک خودروی معمولی دست و پنجه نرم کنید. می‌توان گفت از لحاظ پیشرانه این مدل یکی از ضعیف‌ترین‌ها در ایران است.

زمانی که برای اولین‌بار فراخوان جک اس ۵ صادر شد، کرمان‌خودرو محصول جدید خود را با قیمتی کمتر از ۷۰ میلیون تومان ثبت‌نام می‌کرد و شما با ۷۰ میلیون تومان یک خودروی قدرتمند خریداری می‌کردید اما بنظر می‌رسد که این سیاست، برای جلب توجه بوده است، چرا که در هر فراخوان ثبت نام قیمت این خودرو افزایش داده شد و اکنون مدل دستی در حدود ۸۵ میلیون قیمت دارد.

این کمپانی S3 را با قیمتی در حدود ۷۲ میلیون تومان ثبت نام می‌کند که بنظر نمی‌رسد طرفداران آن به‌اندازه جک باشند که قرار باشد افزایش قیمت نجومی را تجربه کند به همین دلیل این مبلغ تعیین شده است. این قیمت برای خرید یک کراس‌وور شهری با پیشرانه‌ای ضعیف و تجهیزاتی تقریبا معمولی بسیار زیاد است. البته قیمت غیرمنطقی همیشه در عرضه خودرو به هموطنان وجود داشته است.

اگرچه به اس۳ شاسی‌بلند کوچک شهری می‌گویند اما داخل این خودرو به اندازه یک هاچبک جا دارد. فضای کم شاید برای سرنشینان جلو با جابه‌جایی صندلی درست شود اما سرنشینان عقب نمی‌توانند فضای کافی و خوبی در اختیار داشته باشند. اگر یک خانواده چهار نفره با سایز استاندارد هستید، می‌توانید در جک اس ۳ مستقر شوید، در غیر این صورت یا باید رژیم بگیرید و با عمل جراحی قد خود را کوتاه کنید و یا بطور غیر معمولی در یک خودرو بنشینید.
زمانی که برای اولین‌بار فراخوان جک اس ۵ صادر شد، کرمان‌خودرو محصول جدید خود را با قیمتی کمتر از ۷۰ میلیون تومان ثبت‌نام می‌کرد و شما با ۷۰ میلیون تومان یک خودروی قدرتمند خریداری می‌کردید اما بنظر می‌رسد که این سیاست، برای جلب توجه بوده است، چرا که در هر فراخوان ثبت نام قیمت این خودرو افزایش داده شد و اکنون مدل دستی در حدود ۸۵ میلیون قیمت دارد.

صندوق بار این محصول نیز فضای بسیار کمی دارد و اگر به صندوق بار حجیم نیاز دارید به‌کلی قید خرید اس۳ را بزنید چرا که با ارفاق شاید بتوان یک الی ۲ چمدان در آن گنجاند.

اگر چه در طراحی خودروهای جک از برندهای کره‌ای الهام گرفته شده اما بنظر می‌رسد در برخی از قسمت‌ها اصلا این الهام کاربرد نداشه است. صدای پیشرانه را در داخل کابین می‌توان زیاد دانست و کمپانی جک اصلا عایق‌بندی مناسبی را انجام نداده است.

این شرکت سابقه درخشانی در حذف آپشن دارد البته تقریبا تمام خودروسازهای ایرانی اینگونه‌اند و آپشن را بر می‌دارند خودرو را گران می‌فروشند و بعد برای آپشن‌ هم پول اضافه می‌گیرند. مدل فول جک اس۳ آپشن‌های بسیار خوبی مانند ۶ کیسه هوای ایمنی دارد که عرضه آن با قیمت ۷۰ میلیون تومان باز هم گران محسوب می‌شد اما کرمان‌خودرو مدلی از این خودرو را عرضه می‌کند که آپشن کمتری دارد.

همچنین سابقه نشان داده است که این کمپانی چندان هم به فکر مشتریان نیست چرا که برای خودرویی مانند اس ۵ بازدیدهای دوره‌ای کوتاه مدت را در نظر گرفته که در ابتدا خوب تصور می‌شود اما زمان مراجعه به نمایندگی با فاکتور چند صد هزار تومانی از خجالت شما در می‌آیند. اگر برای جک اس۳ هم شرایط مشابه در نظر داشته باشند، سالی چند میلیون تومان برای این سرویس‌ها باید کنار بگذارید.

در شایطی که ایران بازاری امن برای خودروهای چینی شده است، خودروسازان نیز از هیچ تلاشی برای خالی کردن جیب مردم دریغ نمی‌کنند. جک اس۴ مدل فول با ۶ کیسه ایمنی در چین در حدود ۸۴۸۰۰ یوآن قیمت دارد یعنی چیزی در حدود ۵۲ میلیون تومان ولی در ایران ۲۰ میلیون تومان بیشتر عرضه می‌شود. امیدواریم در عرضه خودرو کمی جیب مردم در نظر گرفته شود چرا که همه توان خرید خودروهایی با قیمت بالا را ندارند.

به گزارش خودرو سریع ، حال نوظهور بهمن‌موتور باز هم از برند FAW و برادر کوچک‌تر B50، یعنی B30 است؛ خودرویی از کلاس سدان‌های سایز کوچک ویژه بازار زیر 60 میلیون تومان.

B30 به پیشرانه 4سیلندر خطی از نوع DOHC (16 سوپاپ) به حجم 1.6 لیتر با استاندارد آلایندگی یورو 5 و قدرت خالص 107 اسب بخار در دور 5500 و گشتاور بیشینه 155 نیوتن‌متر در دور 3600 است که در ادامه مسیر با گیربکس 6 سرعته تیپ ترونیک اتوماتیک از ساخته‌های آیسین ژاپن متصل است که گشتاور تولیدی را در اختیار محور جلو می‌گذارد. بررسی این اعداد و ارقام ‌روی کاغذ نشان‌دهنده آن است که به‌صورت خلاصه B30 در میان رقبا جایگاهی در بالای هرم رقابت دارد چراکه از بیشتر رقبای خود قدرتمند‌تر است و در عین حال با استفاده از سیستم فرمان برقی و استفاده از قدرت خالص پیشرانه برای به پیش راندن خودرو، از گیربکس 6سرعته اتوماتیک معمولی بهره می‌برد که در مقایسه با نمونه‌های اتوماتیک 4 سرعته به کار رفته در برخی رقبا، دارای ضرایب دنده به‌مراتب بهتر و در نتیجه رانندگی لذت‌بخش‌تر در عین کمتر‌شدن مصرف سوخت است. در برابر آن گروه از رقبایی که از گیربکس CVT بهره می‌برند سرعت بیشتری در تعویض دنده داشته و در معکوس‌دهی بسیار تیزتر است. اکتفا‌کردن به اعداد و ارقام روی کاغذ هرگز پاسخگو نیست و به قولی شنیدن کی بود مانند دیدن؟

با استفاده از ریموت کنترل و به روش سنتی پشت فرمان نشسته و پیشرانه را روشن کردیم. وجود سیستم ورود و استارت بدون کلید (Keyless Entry/Start) در این سگمنت قیمتی از خودروها در بازار کشور پدیده رایجی نیست و اندک خودروهایی که از این سیستم بهره می‌گیرند، از دیدگاه تجهیز به آپشن‌های دهان پر‌کن، برگ برنده‌ای در دست دارند.
با صداقت باید گفت که 107 اسب بخار قدرت چشمگیری نیست. هرچند سایر رقبای B30 تنها در حد چند اسب بخار با آن اختلاف دارند اما با درگیر‌شدن گیربکس در حالت D و چند دقیقه رانندگی به منظور کسب حس سواری به سرعت متوجه شدیم که دو فاکتور اصلی در رانندگی نسبتا چالاک و دوست‌داشتنی B30 نقش اساسی ایفا می‌کند. اول استفاده از سیستم فرمان برقی که هیچ نیرویی از پیشرانه کم نکرده و تمام آن را به منظور به پیش بردن خودرو در اختیار گیربکس قرار می‌دهد. فاکتور دوم در B30 استفاده از گیربکس 6 سرعته تیپ‌ترونیک از برند Aisin ژاپن است که با نمونه‌های آیسین تولید شده در کشور چین از دیدگاه کیفی تفاوت محسوس و فاحشی دارد. از این رو مجموعه موتور و گیربکس با یکدیگر بسیار هماهنگ هستند و با وجود آنکه پیشرانه چندان پرتوان به حساب نمی‌آید اما گیربکس عالی آن به خوبی جبران مافات کرده و با دادن معکوس‌های بسیار سریع و دقیق خلأ قدرت را به نحوی پر می‌کند که راننده تقریبا هرگز نیاز به استفاده از حالت ترونیک را احساس نمی‌کند. درک این موضوع برای هرکس به‌سادگی و تنها با رانندگی کوتاه‌مدت با این خودرو و رقبای CVT و یا 4 سرعته آن به خوبی انجام‌پذیر است. این چیدمان دقیق ثابت می‌کند که کم‌بودن حجم پیشرانه دلیل قانع‌کننده‌ای برای توجیه‌کردن ضعف پیشرانه خودرو نخواهد بود چرا که در B30 این ضعف نه‌تنها توجیه نشده بلکه به‌خوبی جبران شده است. این مجوعه فنی مصرف سوخت متوسط 7.2 لیتر در هر 100کیلومتر را با خود به همراه دارد که در کنار وزن خالص 1270 کیلوگرمی خودرو درخور توجه است و سیستم ترمز دیسکی خودرو در هر چهار چرخ مجهز به مجموعه سیستم ایمنی کنترل پایداری شامل سیستم ضد‌قفل، تقسیم نیروی ترمز و کنترل کشش ساخت برند بوش آلمان مشکلی در متوقف‌ساختن آن ندارد. سیستم تعلیق خودرو در جلو و عقب نمونه رایج و کاربردی در این سگمنت است که در جلو از نوع محور فعال مک‌فرسون با کمک و فنر و در عقب میل پیچشی یکپارچه با کمک و فنر جدا از هم و قرارگرفته به صورت طولی است. این سبک طراحی سیستم تعلیق عقب در ترکیب با دو فاکتور فاصله محورهای کوتاه‌تر و طول بیشتر باعث شده است صندوق بار به شکل قابل توجهی بزرگ‌تر از رقبا باشد. B30 صندوق باری به حجم 480 لیتر دارد که در مقایسه با سدانی چون Z300 بیش از 20 لیتر حجیم‌تر است. از آنجایی که این حجم زیاد بر فضای پای سرنشینان عقب تاثیر منفی نگذاشته است، به‌طور قطع برای سفرهای بین‌شهری یک خانواده مزیتی بزرگ به شمار می‌آید.

ظاهر B30 به این سادگی‌ها در ابعاد 4625×1790×1500 میلی‌‌متری به ترتیب برای طول، عرض و ارتفاع خلاصه نمی‌شود. این خودرو در طول به اندازه 115 میلی‌متر از برلیانس H330 و 60 میلی‌متر از Z300 زوتی به عنوان سدانی نسبتا طویل، کشیده‌تر است در حالی که با فاصله محور 2630 میلی‌متری تنها 70‌میلی‌متر کوتاه‌تر از Z300 است که این مهم تاثیر چندانی بر فضای سرنشین نداشته اما بر محفظه بار و حجم آن تاثیر شگرفی گذاشته است. هرچند ظاهر B30 را می‌توان ساده و عاری از هرگونه پیچیدگی بیان کرد اما این محافظه‌کاری در طراحی نمای خارجی خودرو موجب شده است که نمای خارجی B30 در عین سادگی زیبا به نظر برسد و هضم‌کردن طراحی آن برای بیننده طولی نکشد. نمای جلو پنجره خودرو با شکاف‌های کرومی در دوطرف با اتصال کامل به چراغ‌های جلو جلوه بصری قابل قبولی به همراه دارد. نمای عقب شاید در نگاه اول برخی رقبای چینی را به یاد بیننده بیاورد اما شباهت ظاهری چراغ‌های عقب همین جا به پایان می‌رسد چرا که طراحی نمای عقب B30 منحصر‌به‌فرد و عاری از کپی‌برداری است.

آنچه در نمایش ظاهری خودرو بیش از هرچیز دیگر جلب توجه می‌کند خط یکپارچه بر بدنه خودرو است که از چراغ جلو آغاز شده و با رسیدن به دستگیره درب عقب پیش از اتصال و پایان در تلاقی با چراغ عقب، قوسی رو به بالا پیدا می‌کند که ضمن پیچیده‌ساختن طراحی از دیدگاه بصری، در عضلانی نشان دادن خودرو نیز نقشی اساسی دارد. نکته جالب دیگر استفاده از لوگوی شرکت FAW در قاب چراغ جلو است که در ابتدا از سوی خودروسازان معتبری چون جیپ به اجرا در آمد و امروزه بسیاری از خودروسازان چینی چون FAW،‌ هاوال و ... نیز از این تکنیک برای ارتقای سطح برند و به رخ کشیدن جایگاه استفاده می‌کنند.
ساختار مونوکوک B30 در حقیقت نمونه تغییر‌یافته یکی از محبوب‌ترین پلت‌فرم‌های فولکس واگن است که مدل‌هایی چون جتا و بورا بر آن شکل گرفته‌اند. این ساختار به کمک ترکیبی از طراحی‌های ایمنی چون الگوی معروف به الگو 3H (سه ساختار H مانند در کف، طرفین و سقف خودرو) در کنار استفاده از فولاد مقاوم و فوق‌مقاوم در حیاتی‌ترین قسمت‌ها مانند ستون‌های A و B، تیرهای پایه‌ای در‌ها، کف و خود در‌‌‌ها تا حدی بر ایمنی خودرو افزوده است که در تست تصادف‌های C-NCAP موفق به کسب 5 ستاره ایمنی شد و از این رو دربرابر بسیاری از رقبای خود سینه سپر می‌کند.

نمای داخلی B30 نیز همچون خارج خودرو ساده با جلوه بصری شیک و به‌روز است. به‌خصوص آنکه داخل خودرو از چند متریال مختلف و ترکیب دورنگ استفاده شده‌ و میان داشبورد نمایشگر 7 اینچی لمسی سیستم مولتی‌مدیا خودرو متصل به دوربین دید به عقب با کلید‌های لمسی قرار گرفته و سطح کاملا صافی را تشکیل داده است ضمن آنکه با این طراحی از تعدد کلید‌های کنترلی جلوگیری به عمل آمده است. 2‌نشانگر پشت فرمان و همچنین‌ کامپیوتر سفری کاملا خوانا و واضحند. ارگنومی راننده و دسترسی سرنشینان به تجهیزات کنترلی بر کنسول بسیار راحت است و با توجه به فاصله محورها در صندلی ردیف عقب کمبود جا احساس نمی‌شود.

در بازار زیر 60 میلیون تومان کشور که خودروهای خانوادگی و کاربردی با نرخ فروش بالا با یکدیگر رقابت می‌کنند، به جرات می‌توان گفت خدمات و کیفیت آنها برای خریدار ارجحیت بیشتری دارد تا آپشن و زیبایی ظاهری. از این رو با توجه به سابقه خوب بهمن موتور در ارائه خودروهای باکیفیت و همچنین ارائه خدمات راضی‌کننده و از سویی دیگر سابقه درخشان برند FAW با مدل B50 می‌توان تا درصد بالایی انتظار داشت که B30 به عنوان سدانی موفق در بازار عمل کند که بخش عمده‌ای از موفقیت خود را مدیون خشت‌‌هایی خواهد بود که پیش‌تر از سوی بهمن موتور نهاده شده است.

به گزارش خودرو سریع ، برند چری که بعضی محصولات خود را با نام MVM در ایران عرضه می‌کند، باسابقه‌ترین برند چینی فعال در کشور محسوب می‌شود. کراس‌اورهای چری، با نام تیگو شناخته می‌شوند و نام اصلی X22 از برند MVM، تیگو ۲ است که البته در کشور چین با نام تیگو X3 فروخته می‌‌شود.

با این حساب، چهار مدل کراس‌اور در سبد محصولات چری وجود دارند که شامل تیگو 2، تیگو 3 (X33 با برند MVM )، تیگو 5 و تیگو 7 هستند. در روزهای اخیر، به بررسی کامل خودروهای تیگو ۵ و چری تیگو ۷ در زومیت پرداخته‌ایم و حال به سراغ کوچک‌ترین عضو این گروه می‌رویم که به نظر می‌رسد با توجه به قیمت کمتر، جذابیت بیشتری برای بازار ایران داشته باشد.

کراس‌اور X22 با نوعی پختگی در طراحی روبرو است که فراتر از یک محصول چینی به نظر می‌رسد. کافی است نگاهی به نسخه‌ی اول X33 داشته باشید تا به یاد آورید که همین چند سال پیش، ظاهر خودروهای چینی قابل مقایسه با محصولات مدرن دنیا نبود؛ اما باید قبول کرد که سری جدید محصولات چری (MVM) و خصوصا خودروی X22، طراحی بهتر و البته راضی‌کننده‌ای دارند.
در نمای روبرو، چراغ‌های درشت X22 هماهنگی بسیار خوبی با سایز بدنه دارند و این محصول نسبتا کوچک را بزرگ‌تر از آنچه هست، نشان می‌دهند. نوار LED با خطی صاف در بخش پایینی کاسه چراغ قرار دارد که ضمن تأمین روشنایی روز، در امتداد خط میان جلوپنجره قرار گرفته است تا زیبایی X22 را افزایش دهد. مثل بسیاری از خودروهای دنیا، لوگوی سازنده در میان جلوپنجره دیده می‌شود که البته برای X22 به جای لوگوی چری (که شبیه به حرف A است) عبارت MVM وجود دارد. داخل این قسمت از پلاستیک و به‌صورت لانه‌زنبوری ساخته شده، اما با قاب فلزی که پهنای متفاوتی در گوشه‌ها دارد، جذاب‌تر شده است. سپر جلو هم طراحی قابل قبولی دارد و درحالی‌که متقارن بخش بالایی، از فضای خالی میانی استفاده می‌کند، جایگاه بسیار خوبی برای پلاک خودرو خواهد داشت. زیبایی بخش روبروی X22 به همین‌جا ختم نمی‌شود و با قطعه‌ای نقره‌ای رنگ در پایین سپر و فضاسازی بسیار خوب گوشه‌های سپر همراه با چراغ‌های مه‌شکن، نمره بسیار خوبی می‌گیرد. فراموش نکنیم، حجم‌دهی بسیار خوبی در بخش جلوی این خودرو وجود دارد که با خطوط روی کاپوت و جای‌گذاری چراغ، تقویت می‌شود.

از نمای کنار، به‌سختی می‌توان ایرادی به طراحی X22 گرفت. حالت آیرودینامیک این خودرو به‌خوبی حفظ شده است، درحالی‌که اندازه‌ی پنجره‌ها و شیب سقف، راضی‌کننده به نظر می‌رسد. ریل مربوط به باربند سقف، فلزی و براق است؛ اما قاب دور شیشه‌ها و زیر رکاب، از پلاستیک سیاه‌رنگ خواهد بود. ادوات پلاستیکی، پیرامون گلگیرها را هم فرا گرفته‌اند و مانند بسیاری از خودروهای امروزی، از سپر جلو تا سپر عقب امتداد دارند. طرح چرخ‌ها نسبتا ساده و البته اسپرت و قابل قبول است؛ اما در همه‌ی نسخه‌ها از سایز ۱۶ اینچ خواهد بود که چندان بزرگ نیست. زیبایی این بخش، با خطوط حجم‌دهنده‌ای شکل می‌گیرد که از گوشه‌ی چراغ عقب در امتداد دستگیره‌ها تا گلگیر جلو ادامه دارد. از سویی دیگر، طراحی سه‌بعدی بدنه در گلگیر عقب و نزدیکی رکاب‌ها نیز به‌خوبی انجام شده است.
بسیاری از سازندگان خودروهای چینی که تا به حال دیده‌ایم، اهمیت کمی به طراحی عقب داده‌اند و این موضوع برای X22 نیز تا حدودی صادق است. سایز و طراح چراغ‌های عقب، نه‌تنها وجه اشتراکی با چراغ‌های جلو ندارد؛ که با دیگر ادوات پشت خودرو هم چندان هماهنگ نیست. کوچک بودن این چراغ‌ها، بیننده را به یاد MVM 315 می‌اندازد که یک هاچبک کوچک و نه‌چندان محبوب در سبد محصولات چری است. از سویی دیگر، بخش زیادی از درپوش صندوق عقب، خالی و ساده دیده می‌شود که صرفا با نواری فلزی و براق، میان چراغ‌ها و همراه لوگوی سازنده، کشیده شده است. از نکات مثبت در طراحی عقب X22 می‌توان به حجم‌دهی با خطوط شکسته در بخش میانی و پایینی صندوق اشاره کرد؛ ضمن اینکه بالچه‌ی عقب و سپر هم حالت اسپرت و جذابی دارند. سایز شیشه‌ی عقب، قابل قبول است و با دو قطعه‌ی باریک پلاستیکی در حاشیه و زیر بالچه ارائه می‌شود.

ابعاد X22 عبارتند از طول ۴.۲ متر، عرض ۱.۷۶ متر و ارتفاع استاندارد ۱.۵۷ متر از سقف تا سطح زمین، که با فاصله‌ی کف ۱۸.۵ سانتیمتر تا جاده تولید می‌شود. زاویه‌ی شیب قابل تردد برای چرخ جلو تا سپر، ۲۴ درجه و زاویه‌ی شیب چرخ عقب تا لبه‌ی سپر پشت، ۳۰ درجه عنوان شده است. این خودرو برای گردش کامل به دایره‌ای با شعاع ۵.۲۵ متر نیاز خواهد داشت؛ درحالی‌که فاصله‌ی محورهای ۲.۵۵۵ متر دارد.

ورود به X22، حالت مدرن و خوش‌آیندی به همراه دارد و هرچند متریال به‌کاررفته در داشبورد چندان خوب و رضایت‌بخش نیست؛ می‌توان از دوخت صندلی‌ها و طراحی آن‌ها لذت برد. تقریبا تمام داشبورد از پلاستیک سخت ساخته شده است؛ اما قطعاتی از آن طرح فیبرکربن دارد که در نوع خود جالب توجه است. اینگونه ادوات در تودری‌ها نیز دیده می‌شوند و حس یک خودروی اسپرت گران‌قیمت را تداعی می‌کند. در بخش‌های بالا و پایین فرمان، چرم استفاده شده است و پوشش داخل در، پیرامون استراحت‌گاه بازو نیز از پلاستیک نرم استفاده می‌کند که هماهنگ با پوشش بدنه، رنگی متمایز از داشبورد خواهد داشت.

حضور نمایشگر ۸ اینچی در میان داشبورد یک کراس‌اور ارزان‌قیمت چینی، از نکات مثبت X22 است که نمی‌توان به‌راحتی از کنار آن گذشت. دوربین دنده‌ی عقب هم در تمامی نسخه‌های این خودرو وجود دارد؛ ضمن اینکه پشت پنل فرمان هم از نمایشگر دیجیتال برای اطلاع‌رسانی مصرف سوخت و بسیاری از شرایط فنی خودرو، استفاده شده است. X22 از طراحی سیلندری برای بخش سرعت‌سنج و نشان‌دهنده‌ی دور موتور بهره نمی‌برد، اما در این قسمت هم با حداقل هزینه، مدرن و کارآمد جلوه می‌کند؛ هرچند حالت متقارن عقربه‌ها و برعکس بودن نمایش‌دهنده‌ی دور موتور، می‌تواند آزاردهنده باشد.
طراحان X22 در شرکت چری، با نواردوزی صندلی‌ها و استفاده از ادواتی هماهنگ با آن، یک‌نواختی کابین را کاهش داده‌اند. رنگ فرعی فضای داخلی، می‌تواند زرد یا نارنجی باشد که البته همه‌ی نسخه‌های X22 در کشورمان از رنگ نارنجی استفاده می‌کنند. این موضوع، علاوه بر حاشیه‌ی صندلی‌ها و تودری‌ها، در پیرامون مجاری هوای تهویه‌ی مطبوع و دسته‌دنده هم دیده می‌شود.
جالب است بدانید فاصله‌ محورهای X22، کمی از X33 بیشتر است که باعث می‌شود سرنشینان از نظر فاصله‌ی زانو، راحتی قابل قبولی داشته باشند. صندوق عقب نیز به‌صورت استاندارد دارای ۴۲۰ لیتر فضای مفید است؛ هرچند که با جمع‌ کردن صندلی‌ها می‌توان آن را افزایش داد. زیر داشبورد، داخل در و زیر کنسول میانی هم چندین محل مختلف برای قرار دادن وسایل کوچک پیش‌بینی شده است.
شرکت سازنده ادعا کرده است که از تجهیزات کاملا مدرن و اتوماتیک خود برای دوخت صندلی‌های X22 استفاده می‌کند تا از نظر کیفیت استفاده و ظرافت تولید، تفاوتی با نمونه‌های موجود در مدل‌های لوکس لندروور انگلیس نداشته باشد. چری، از سال‌ها پیش با لندروور همکاری می‌کند و خط مونتاژ اصلی این برند در چین را در اختیار دارد. راحتی و ارگونومی خوب صندلی‌ها در X22، حاصل ۲۰۰ نمونه‌ی آزمایشی در پیش تولید این خودرو و بیش از ۱ میلیون کیلومتر، تست جاده‌ای با آن‌ است.
در مجموع می‌توان به طراحی فضای داخلی X22، با توجه به چینی بودن و قیمت نسبتا پایین آن، نمره‌ی بسیار خوبی داد و البته اطمینان داشت که در سال‌های آینده، تفاوت ظاهری این خودروها با نمونه‌های طراز اول دنیا، کاملا فراموش شود.

طبق معمول خودروهای چینی، X22 هم از نبود پیشرانه‌ای قدرتمند رنج می‌برد. این مهم، البته نسبت مستقیمی با هزینه‌ی خرید این مدل‌ها دارد و نمی‌توان با توجه به قیمت نهائی، توقعی بیش از این داشت. تنها یک پیشرانه‌ی ۱.۵ لیتری تنفس طبیعی برای این خودرو در سراسر دنیا قابل سفارش است که قدرت ۱۰۵ اسب بخار در دور موتور ۶۰۰۰ دور بر دقیقه تولید می‌کند و از دور موتور ۲۷۵۰ دور بر دقیقه، گشتاور ۱۳۵ نیو‌تن متر خواهد داشت.

با توجه به اینکه قدرت ناچیز ۱۰۵ اسب بخار، از دورهای پایین در اختیار راننده نیست، نمی‌توان توقع خاصی از شتاب‌گیری X22 داشت و طبیعتا در زمانی بیش از ۱۵ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت می‌رسد. نهایت سرعت این خودرو، نزدیک به ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت خواهد؛ درحالی‌که شرکت سازنده ادعا می‌کند میانگین مصرف سوخت آن در هر دو نمونه‌ی مجهز به جعبه‌دنده‌ی دستی و خودکار، حدود ۶ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر است. این موضوع توسط خریداران X22 در ایران، تأیید نمی‌شود و با توجه به فصل تابستان و کیفیت بنزین داخلی، اعدادی بین ۸ تا ۹ لیتر برای میانگین مصرف سوخت این خودرو در کشورمان گزارش شده است.
پیشرانه‌ی X22، از فناوری DVVT استفاده می‌کند که درواقع سیستم زمان‌بندی متغیر سوپاپ‌ها است. به لطف این سیستم، مصرف سوخت بهینه ‌می‌شود و البته صدای پیشرانه در سرعت‌های ثابت، کاهش می‌یابد. ضریب تراکم این پیشرانه، ۱۱.۴ است و با استاندارد آلایندگی یورو ۵ ارائه می‌شود. تمامی مدل‌های X22، صرفا به‌صورت دیفرانسیل جلو عرضه می‌شوند. از نکات مثبت این خودرو، می‌توان به ترمزهای قابل قبول ساخت بوش آلمان اشاره کرد.

فارغ از جعبه‌دنده‌ی دستی یا خودکار که مهم‌ترین عامل در قیمت نهائی X22 محسوب می‌شود، این خودرو در دو تیپ ساده و اسپرت قابل خرید است که تفاوت‌های ظاهری خاصی با یکدیگر دارند. نمونه‌ی اسپرت، دارای سقف مشکی است و هر دو مدل دارای سانروف برقی و رینگ اسپرت ۱۶ اینچ هستند.
تفاوت آپشن‌های X22 در دو نمونه‌ی ساده و اسپرت ناچیز است و تنها مود رانندگی اقتصادی در نسخه‌ی اسپرت اتوماتیک وجود دارد که می‌تواند با تعویض دنده در دور موتورهای پایین‌تر، مصرف سوخت را کاهش دهد. از آپشن‌های استاندارد X22 می‌توان به سیستم تعلیق مک‌فرسون با فنرهای پیچشی، کروز کنترل با قابلیت تنظیم از روی فرمان، تهویه مطبوع خودکار، شیشه‌ بالابر برقی برای چهار در، تنظیم الکتریکی آینه‌ها از داخل خودرو، تنظیم کاملا دستی صندلی‌های جلو در ۶ جهت، صندلی‌های چرم با طرح مشکی و نارنجی اشاره کرد.
نمایشگر لمسی ۸ اینچ، آپشن کارآمدی برای X22 محسوب می‌شود که همراه با دوربین عقب، راه‌گشا خواهد بود. گوشی‌های هوشمند از طریق بلوتوث و رابط کاربری میررلینک (Mobile Mirror Link) با نمایشگر ارتباط برقرار می‌کنند و به کمک سیستم صوتی استریو با چهار بلندگو، می‌توان از سرگرمی‌های چندرسانه‌ای استفاده کرد. بعضی قابلیت‌های این سیستم، مثل کنترل قدرت صدا و عوض‌ کردن موزیک در حال پخش، از طریق فرمان قابل انجام خواهند بود.

مثل دیگر کراس‌اورهای چری، X22 هم به دلایل مختلف، از جمله نداشتن استانداردهای اتحادیه‌ی اروپا، در کشورهای جهان اول حضور ندارد. به همین دلیل مؤسسات معتبر آزمایش ایمنی، مثل بنیاد ایمنی خودروی اروپا (Euro NCAP) و سازمان بیمه‌‌ی خودروهای آمریکا (IIHS)، تست تصادف از این خودرو نگرفته‌اند. با این اوصاف، جالب است که در سایت اصلی چری چین و همچنین نماینده‌ی رسمی این خودرو در ایران، هیچ اشاره‌ای به میزان ایمنی X22 نمی‌شود و حتی گزارشی از نتیجه‌ی تست تصادف این خودرو در بنیاد ایمنی خودروی چین (C-NCAP) در دسترس نیست.
آپشن‌های ایمنی X22 عبارتند از ۲ کیسه‌ی هوا برای سرنشین جلو، سنسور دنده عقب و هشدار برخورد، ترمزهای ABS و فناوری EBD، همراه با کمربندی ایمنی پیش‌کشنده با ۳ نقطه‌ی عملکرد برای تمامی سرنشینان. هرچند لیست دل‌سرد‌کننده‌ای از آپشن‌های ایمنی X22 وجود دارد؛ می‌توان به فناوری ESC خوش‌بین بود که با کنترل فشار ترمز و دیگر تجهیزات مربوطه، به حفظ تعادل خودرو در شرایط لغزنده‌ی جاده کمک شایانی می‌کند. از سویی دیگر، این خودرو به سیستم جلوگیری از حرکت ناخواسته در شیب (HHC) مجهز است که با توجه به قدرت نه‌چندان بالای پیشرانه، در سربالایی‌ها کاربرد خواهد داشت. از دیگر نکات مثبت در ایمنی X22، می‌توان به سنسور باد چرخ‌ها، هشدار تعویض دنده در دور موتورهای بالا و گرفتن کلاچ به هنگام استارت پیشرانه در زمانی که راننده فراموش کرده است خودرو را خلاص کند، اشاره کند.

پیش از هر چیز، باید به قیمت تمام‌شده‌ی MVM X22 توجه کنیم. خودروهای چینی با هدف عملکرد قابل قبول در برابر بهای پرداختی ساخته می‌شوند و مسلما X22 هم از این قاعده مستثنا نیست. با این حساب، خریدار X22 باید با شتاب‌گیری کند و خسته‌کننده‌ی آن کنار بیاید؛ چرا که قرار نیست سریع‌تر از یک پراید باشد و مسلما در سبقت‌های جاده‌ای، نیازمند فضای بسیار زیادی خواهد بود.
به نظر می‌رسد سازندگان X22 با هدف کنترل مصرف سوخت و آرامش پیشرانه، آن را برای قدرتی در حد ۱۰۰ اسب بخار طراحی کرده‌اند. این موضوع، سکوت رضایت‌بخشی به سرنشینان خودرو می‌دهد و از این نظر، فراتر از محصولات ساخت ایران عمل می‌کند. از دیگر نکات مثبت X22، می‌توان به صندلی‌های بسیار خوب و راحت آن اشاره کرد که حتی در سفرهای طولانی هم قابل قبول خواهند بود و متریال استفاده شده در آن‌ها، مرغوب ارزیابی می‌شود. طراحی کابین X22، به گونه‌ای است که دید خوبی به سرنشینان، خصوصا راننده می‌دهد. این خودرو برای خانم‌ها و کسانی که به‌ دنبال محصولی با ابعاد قابل کنترل در رانندگی هستند مناسب خواهد بود؛ چراکه علاوه بر فرم خوب بدنه، با استفاده از سنسورها و دوربین عقب، به‌راحتی پارک می‌شود.
سیستم تعلیق و فنربندی نرم X22، فراتر از کلاس قیمتی این خودرو است و در مجموع می‌توان گفت یک خودروی شهری برای مصرف روزانه‌ی انفرادی یا خانواده‌ی جوان است. به لطف استفاده از آپشن‌های پایه مثل کروزکنترل، سفر با X22 برای ۴ سرنشین بلندقد، امکان‌پذیر خواهد بود؛ هرچند رانندگی اسپرت و جوان‌پسندی نخواهد داشت. از سویی دیگر، ارتفاع مناسب بدنه از سطح زمین، ۱۸.۵ سانتیمتر است که کمک می‌کند از دست‌اندازهای تا این حدود عبور کند، اما این کراس‌اور، تک‌ دیفرانسیل ارائه می‌شود و با لاستیک‌هایی به عرض ۲۰۵ میلی‌متر و پیشرانه‌ی ضعیف، مناسب طبیعت‌گردی و عبور از مسیرهای خارج جاده نخواهد بود.

نماینده‌ی رسمی چری در ایران، مدل تیگو ۲ را با نام MVM X22 عرضه می‌کند. آستانه‌ی قیمت این خودرو برای مدل مجهز به جعبه‌دنده‌ی دستی و آپشن‌های استاندارد، ۵۷ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان است که با آپشن‌های سری اسپرت، به ۵۸ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان می‌رسد. نمونه‌ی دنده‌ اتوماتیک X22، قیمت پایه‌ی ۶۵ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان خواهد داشت که با آپشن‌های کامل، ۶۶ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان فروخته می‌شود. تمامی این خودروها، با ۳ سال یا ۶۰ هزار کیلومتر گارانتی همراه خواهند بود.
به نظر می‌رسد نسخه‌ی دنده دستی با آپشن‌های پایه و قیمتی در حدود ۵۷ میلیون تومان، جذابیت بیشتری برای بازار ایران داشته باشد؛ چرا که می‌توان با اقساطی تا ۲۴ ماه همراه پیش‌پرداخت ۵۰ درصد نیز صاحب X22 شد. این نمونه در شتاب‌گیری و عبور از شیب‌ها، عملکرد بهتری در مقایسه با نمونه‌ی مجهز به جعبه‌دنده‌ی خودکار دارد؛ ضمن اینکه معکوس‌های ناگهانی نخواهد داشت و کنترل بهتری به راننده می‌دهد. این موضوع در کنار مصرف سوخت کمتر، اختلاف قیمت ۸ میلیون تومانی با مدل دنده اتوماتیک را کاملا توجیه می‌کند.
تعداد کراس‌اورهای کوچک چینی در بازار ایران روبه افزایش است و این خودروها با کلاس قیمتی زیر ۷۰ میلیون تومان، توان و قصد رقابت با برندهای دیگر کشورها نخواهند داشت؛ هرچند در نمونه‌های گران‌تر، عملکرد بهتری دارند. X22 در بازار ایران، با چانگان SC35 و لیفان X60 مقایسه می‌شود که به ترتیب با قیمت‌های ۶۴ و ۶۷ میلیون تومان فروخته می‌شوند. با این اوصاف، نسخه‌ی ارزان‌قیمت X22، به رغم کمبودهایی مثل پیشرانه‌ی ضعیف و نبود گیربکس اتوماتیک، به دلیل قیمت ۵۷ میلیون تومانی، عاشقان کراس‌اور را جذب خود می‌کند و از این نظر، در بازار کشورمان بی‌رقیب خواهد بود. از نظر عملکرد فنی، لیفان X60 با پیشرانه قدرتمندتر، بهتر از X22 با جعبه‌دنده‌ی خودکار ارزیابی می‌شود؛ اما ظاهر بسیار خوب X22، برگ برنده‌ی MVM در کلاس کراس‌اورهای اقتصادی خواهد بود.

به گزارش خودرو سریع ، وقتی می‌خواهید به سراغ یک خودرو مناسب خانوادگی بروید، معمولا‌ جنبه امکانات رفاهی و ایمنی خودرو نسبت به میزان استهلاک برایتان از اهمیت بالاتری برخوردار است اما زمانی که حرف از وسایل حمل‌ونقل عمومی به میان می‌آید، معمولا‌ بحث امکانات رفاهی نسبت به مواردی همچون استهلاک، مصرف سوخت و تعمیرات در درجه اهمیت پایین‌تری قرار می‌گیرد.

مجموعه پاکرو‌تاکسی نخستین ارائه‌دهنده تاکسی‌های ‌هیبریدی در ایران بوده که در ابتدا با خودرو قدرتمند کمری ‌هیبریدی کار خود را آغاز کرد و پس اضافه‌کردن تویوتا پریوس، به‌عنوان سومین محصول به سراغ هیوندای سوناتا ‌هیبریدی رفته است وخودروهای عرضه شده از سوی شرکت پاکرو را برای استفاده در حمل و نقل عمومی به کار گرفته است.
سوناتا ‌هیبریدی که در بازار آمریکا حدود 8هزار دلار از نمونه بنزینی خود گران‌تر است، با توجه به زیبایی ظاهری و درعین‌حال مصرف سوخت پایین، می‌تواند گزینه بسیار مناسبی برای استفاده‌های خانوادگی باشد.
ازاین‌رو، با همکاری شرکت پاکرو، فرصتی پیش آمد تا به سراغ یک دستگاه هیوندای سوناتا‌ هیبریدی تاکسی رفته و ضمن انجام بررسی و آزمایش‌های فنی بتوانیم درک بهتری از این سدان متوسط و پرفروش خانوادگی پیدا کنیم.
دلیل استفاده از تاکسی به‌جای خودرو شخصی نیز این بود که چون تاکسی‌ها به‌صورت میانگین کارکرد بیشتری به نسبت سواری‌های شخصی دارند، می‌توان تحلیل بهتری از عملکرد خودرو در دراز‌مدت ارائه داد.‌
پیش از هر چیز لازم است از شرکت پاکرو و پاکرو تاکسی برای فراهم کردن خودرو این تست و همچنین آقای نجیب اجاقی، راننده محترم سوناتا که خودرو خود را جهت انجام آزمایش و فیلمبرداری در اختیار تیم "سایت عصر خودرو" قراردادند، کمال تشکر و قدردانی را به‌جای آوریم.
لازم به یادآوری است از آنجایی که این خودروها برای حمل و نقل عمومی و کاربرد تاکسی عرضه شده‌اند مدل مورد تست از سری با آپشن های محدود است اما نمونه‌های فول آپشن این خودرو نیز هم‌اکنون برای کاربری شخصی از سوی پاکرو عرضه می‌شود.

در نمای بیرونی سوناتا‌ هیبریدی، جلوپنجره بزرگ که تقریبا‌ بیشتر نمای جلو خودرو را به خود اختصاص داده، مه‌شکن‌‌های LED جلو، رینگ‌های 17 اینچی اسپرت(‌که البته در نمونه مورداستفاده برای تاکسی با رینگ‌های ساده 16 اینچی جایگزین شده‌اند)، انحناهای روی در که از کناره کاپوت شروع‌شده و تا کنار درب صندوق بار ادامه می‌یابد، چرا‌غ‌های کشیده و مه‌شکن‌های عقب که در قسمت زیرین سپر نصب‌شده‌اند، همگی به ساختن یک چهره متفاوت، منطقی و تا‌حدودی اسپرت کمک می‌کنند.
این خودرو در 3 تیپ GL ،‌GLS و GLS+ به بازار ایران عرضه شده که نمونه‌های مورد استفاده برای تاکسیرانی عموما از تیپ‌های GL و GLS هستند.
در 3 تیپ‌ مذکور، قدرت پیشرانه و سیستم گیربکس کاملا یکسان بوده و تنها نکته‌ای که می‌تواند تیپ‌ها را از هم تفکیک کند، میزان آپشن‌های نصب‌شده روی آنهاست.
نمونه‌های مورداستفاده برای تاکسی‌ها، عموما فاقد تنظیمات برقی صندلی و سیستم IMS (‌حافظه یکپارچه صندلی راننده و فرمان)، سیستم WESS (‌تولید مجازی صدای موتور)، گرمکن و سردکن صندلی، گرمکن آینه‌های جانبی، سیستم تهویه مطبوع دوگانه، رادار نقطه کور، اگزوز اسپرت و سیستم تنظیم برقی فرمان هستند.
اما در تیپ GLS+ که نمونه فول‌آپشن این خودرو به شمار رفته و البته به‌صورت شخصی و با پلاک معمولی به فروش می‌رسد، می‌توان امکانات مذکور را یافت‌.
وجود فاصله محوری 2805 میلی‌متری باعث شده تا سرنشینان عقب حتی با در نظر گرفتن قامت بلند برای سرنشینان جلو، راحتی کامل داشته باشند.
همچنین ارتفاع 1485 میلی‌متری این اتاق هم فضای سر بسیار خوبی را برای سرنشینان بلندقد عقب فراهم می‌کند.
فضای صندوق بار خودرو که با خواباندن صندلی‌های ردیف عقب بسیار بزرگ‌تر هم می‌شود نیز برای مسافرت‌های بین‌شهری کاملا ایده‌آل است.
روکش چرمی صندلی‌ها، گرمکن و سردکن صندلی‌های جلو (در نسخه فول‌آپشن)، غربیلک فرمان چرمی مجهز به کلیدهای کنترلی سیستم صوتی، کروز کنترل، کامپیوتر سفری، مانیتور مالتی‌مدیا مجهز به سیستم ناوبری و باقابلیت اتصال به بلوتوث، USBو iPod و متصل به دوربین دید عقب، صفحه کیلومتر سوپرویژن، سیستم صوتی Infinity، ترمز برقی پارک(‌در نمونه‌های لوآپشن به‌صورت پدالی)، سقف پانوراما(در نمونه‌های لو آپشن به‌صورت ساده)، پرده‌های دستی برای آفتابگیر شیشه‌های عقب، گرمکن فرمان، تنظیم برقی صندلی راننده در 8 جهت به همراه حافظه(‌فقط در نمونه فول آپشن)، سیستم تهویه مطبوع دوگانه(فقط در نمونه فول آپشن) مجهز به دریچه اختصاصی برای سرنشینان عقب، سیستم درب صندوق‌عقب هوشمند(‌فقط نمونه فول آپشن) و سیستم ضد‌یخ برف‌پاک‌کن جلو از نمونه آپشن‌هایی هستند که در این اتاق به‌شدت به چشم می‌آیند.

سوناتا ‌هیبریدی از کارکرد یک پیشرانه بنزینی 4سیلندر خطی 16سوپاپ باقدرت 156 اسب بخار و گشتاور 193 نیوتن‌متر بهره می‌برد که با یک موتوربرقی با قدرت 51 اسب بخار و گشتاور 205 نیوتن‌متر که به‌وسیله یک باتری 56 کیلوواتی لیتیوم پلیمری تغذیه می‌شود، جفت شده است.
مجموع قدرت این 2 موتور روی‌هم‌رفته حدود 207 اسب بخار است که در حالت تخت گاز و در دور 6000 پیشرانه بنزینی تولید می‌شود.
موتور برقی که از باتری لیتیوم پلیمری تغذیه می‌کند، قادر است تا حداکثر قدرت و گشتاور خود را در ابتدای کار تولید کرده و با یک شارژ کامل حدود 60 کیلومتر را با سرعت میانگین 40 کیلومتر بر ساعت در سکوت مطلق بپیماید. نیروی تولیدی پیشرانه نیز از طریق یک گیربکس 6 سرعته اتوماتیک به چرخ‌های جلو منتقل می‌شود. نظر به اینکه سیستم موتوربرقی به‌صورت مستقیم به سر چرخ‌ها نیرو وارد می‌کند، بنابراین می‌توان انتظار داشت که با معکوس‌کردن روند انتقال جریان، این ژنراتور را به یک دینام تبدیل کرده و علاوه بر کم‌کردن سرعت، به شارژ‌شدن مجدد باتری‌ها هم کمک کند البته ترمزهای دیسکی مکانیکی مجهز به ABS به‌صورت عادی کار خود را انجام می‌دهند ولی در مواقعی که راننده بخواهد از ترمز موتور استفاده کند، می‌تواند دسته‌دنده را در حالت B قرار داده تا با برعکس‌کردن جریان موتوربرقی به عملکرد ترمزهای مکانیکی کمک کند.

وقتی برای نخستین‌بار داخل یک خودرو‌ هیبریدی می‌نشینید، احتمال اینکه خودرو روشن را خاموش‌ کنید، بسیار زیاد است.
در خودروهای‌ هیبریدی، ازجمله سوناتا، با فشردن دکمه استارت در صورت پر‌بودن باتری ابتدا موتوربرقی وارد مدار می‌شود و تنها علامتی که می‌توانید از طریق آن روشن بودن خودرو را احساس کنید، روشن‌شدن صفحه کیلومتر است!
گیربکس اتوماتیک سوناتا‌ هیبریدی همانند دیگر خودروها حالت‌های P، R ، N ،D و M دارد، تنها تفاوت دسته‌دنده این خودروها با خودروهای دیگر وجود حالت B است که در بالا در مورد آن صحبت شد.
برای شروع به حرکت، دنده را روی D قراردادیم، ترمز پارک را(‌که در نمونه فول آپشن به‌صورت برقی است ولی در نمونه مورد آزمایش ما به‌صورت پدالی بود)
آزاد کرده و شروع به حرکت کردیم. بااینکه در سیستم تنظیم حالت رانندگی این خودرو، برخلاف کمری‌ هیبریدی و تویوتا پریوس، گزینه EV Mode تعریف‌ نشده است ولی در ابتدای حرکت با سرعت‌ پایین، روی پشت آمپر گزینه EV ظاهر می‌شود و این بدان معنی است که خودرو در حال تغذیه از موتوربرقی است.
وقتی شروع به شتاب‌گیری می‌کنید یا در یک مسیر سربالایی حرکت می‌کنید، پیشرانه بنزینی نیز به‌صورت خودکار وارد مدار شده و علاوه بر انجام‌وظیفه حرکت، باتری‌ها را هم شارژ می‌کند.
به‌صورت کلی در تمام خودروهای‌ هیبریدی، پیشرانه بنزینی در 3 حالت از مدار خارج می‌شود؛ اول در زمان حرکت با سرعت کم (‌بسته به نوع خودرو بین 40 تا 70 کیلومتر بر ساعت)، دوم در حالتی که پای خودرو را روی ترمز قرار می‌دهید و سوم در زمانی که با یک سرعت ثابت در یک مسیر صاف یا سراشیبی در حال حرکت هستید و پای خود را از روی گاز برمی‌دارید‌ و اما درزمانی که قصد شتاب‌گیری دارید و یا می‌خواهید از حداکثر توان استفاده کنید، با فشردن پدال گاز تا انتها، می‌توانید 207 اسب بخار قدرت را که ترکیب کار پیشرانه‌های برقی و بنزینی است، یکجا دریافت کرده و طی مدت زمان 9.3 ثانیه، از حالت سکون به مرز سرعت 100 کیلومتر بر ساعت برسید.
شرایط کارکرد موتوربرقی باعث می‌شود تا مصرف سوخت این خودرو در ترافیک (‌و به طور کلی مسافت‌های شهری‌) برخلاف دیگر خودروها از مصرف جاده‌ای پایین‌تر باشد.
شاید در ابتدا این مسئله تا حدودی غیرقابل ‌باور به نظر برسد اما باید در نظر داشت که در ترافیک، خودرو عموما با سرعت کمتر از 45 کیلومتر بر ساعت حرکت کرده و بنابراین، حرکت آن در اکثر مواقع با موتور برقی صورت می‌پذیرد‌.
اما در مسیرهای برون‌شهری به دلیل اینکه دفعات شتاب‌گیری به‌مراتب بیشتراست، خودرو بیشتر از پیشرانه بنزینی استفاده کرده و همین مسئله باعث افزایش میانگین مصرف سوخت جاده‌ای این خودرو و دیگر خودروهای ‌هیبریدی از میانگین مصرف سوخت شهری می‌شود. اما با تمام این اوصاف، سوناتا ‌هیبریدی می‌تواند با مصرف حدود 4.7 لیتر سوخت در هر 100 کیلومتر به‌صورت ترکیبی، با یک باک 60 لیتری در حالت رانندگی ایده‌آل بیش از 1000 کیلومتر مسافت را بپیماید. اما اگر از بحث‌ هیبریدی‌بودن این خودرو بگذریم، سوناتا LF یک اتاق بسیار جادار و بزرگ دارد که می‌تواند 5 سرنشین بزرگسال را برای سفر‌های طولانی راضی نگه دارد.
صندلی‌های چرمی در ردیف عقب فضای بسیار زیادی داشته و با توجه به وجود کانال جداگانه سیستم تهویه عقب و همچنین آفتابگیر پرده‌ای برای شیشه‌ها، برای یک مسافت طولانی می‌تواند حس آرامش و راحتی را به سرنشینان منتقل کند.
سیستم تعلیق این خودرو در هر دو محور مک‌فرسون چند‌مفصلی است که باعث شده خودرو در طول حرکت از نرمی خاصی برخوردار باشد البته در این نرمی نمی‌توان تأثیر تایرهای 215/55R18 را هم نادیده گرفت.
در کل باید گفت که اتاق سوناتا LF، فارغ از‌ هیبریدی‌بودن سیستم‌‌ پیشران، یک اتاق خانوادگی بزرگ و قوی است و به نسبت دیگر خودروهای‌ هیبریدی موجود در بازار از آپشن‌های بیشتری هم برخوردار است که البته این مسئله تا حدی می‌تواند ‌روی قیمت تعمیرات آن‌هم تأثیر بگذارد. ولی فارغ از تمام این موارد، سوناتا‌ هیبریدی در بازار ایران به‌عنوان سومین خودرو بزرگ و خانوادگی‌ هیبریدی محسوب می‌شود که اصلی‌ترین رقیب آن را می‌توان کمری‌ هیبریدی دانست.
به‌عنوان یک مقایسه کوتاه برای جمع‌بندی می‌توان گفت سوناتا به نسبت کمری لوکس‌‌تر، بزرگ‌تر و زیبا‌تر است ولی در جنبه‌هایی مانند استهلاک و یا قدرت پیشرانه در پس کمری قرار می‌گیرد.
به‌عنوان توصیه خرید باید گفت که اگر به دنبال یک خودرو بزرگ، جادار، راحت و با امکانات رفاهی خوب و درعین‌حال پرقدرت و کم‌مصرف می‌گردید، سوناتا‌ هیبریدی می‌تواند یکی از گزینه‌های شاخص پیش روی شما باشد.

به گزارش خودرو سریع ، با ما همراه باشید تا این دو خودرو زیر 60 میلیون را بررسی کنیم.

رنو ساندرو در این روز ها یکی از پر طرفدار ترین ماشین های هاچبک موجود در بازار است و روز به روز به تعداد رنو ساندرو های موجود در خیابان به خاطر ویژگی های مثبت این ماشین و قیمت مناسبی که دارد افزوده می شود .
در بازار های جهانی بیشتر از یک دهه است که این مدل از رنو ساندرو عرضه شده است بنابر این طراحی رنو ساندرو کمی نسبت به ماشین های رقیب استایل قدیمی تری دارد اما با این اوصاف رنو ساندرو زیبا و جذاب است و استقبال بالای قشر ها و سنین مختلف مردم از رنو ساندرو نشان میدهد که طراحی این ماشین باب میل مردم ایران است .
رنو ساندرو در داخل کابین همانند دیگر ماشین های برند داچیا استایل خوب اما کمی محافظه کارانه دارد که ارگونومی خوب و وسعت دید و طراحی قابل قبول از جمله ویژگی های کابین رنو ساندرو است که در همان دقیقه های اول سپری شده در کابین رنو ساندرو به چشم می آیند .
نکته دیگری که در مورد رنو ساندرو قابل ذکر است شباهت کلی کابین این ماشین با رنو تندر 90 و رنو داستر است و در واقع برادر های رومانیایی زبان طراحی یکسانی در درون کابین دارند .
رنو ساندرو یکی از با کیفیت ترین ماشین های مونتاژ شده در ایران است و از نظر کیفیت متریال و کیفیت ساخت حرف های زیادی برای گفتن دارد .
کابین رنو ساندرو از نظر راحتی ، آکوستیک و فضای سرنشینان کاملا عالی عمل کرده است . تا اینجا رنو ساندرو پا به پای رقیب ژاپنی خود یعنی مزدا 2 حرکت کرده است و در ادامه بیشتر با برتری های رنو ساندرو نسبت به مزدا 2 آشنا می شویم . رنو ساندرو در بخش فنی با رنو تندر 90 ، رنو سیمبل و دیگر ماشین های این خانواده یکسان است و این موضوع به معنی استفاده از پیشرانه کم استهلاک و پر توان K4M در سینه رنو ساندرو است و برای انتقال قدرت رنو ساندرو هم از ورژن DP2 گیربکس AL4 استفاده گردیده است .
رنو ساندرو به لطف پیشرانه خوبی که دارد قابلیت تولید 105 اسب بخار در دور موتور 5750 دور در دقیقه را دارد اما مزیت اصلی آن تولید 105 نیوتن متر گشتاور در دور موتور 3750 دور در دقیقه است که این اعداد و ارقام نوید یک شتابگیری خوب را می دهند .
مصرف سوخت ترکیبی رنو ساندرو اتوماتیک معادل ۸.۳ لیتر است و به کمک گشتاوری که در دور های پایین تولید میکند به مصرف کمتر هم می توان دست پیدا کرد .
از اعداد و ارقام که گذر کنیم از جمله برتری های رنو ساندرو نسبت به مزدا 2 خدمات پس از فروش خوب این ماشین است یعنی برای مزدا 2 قطعات یدکی کمیاب است و قیمت بالایی دارد اما رنو ساندرو از این نظر ماشین بسیار مناسب و کم خرجی است .
رنو ساندرو یکی از خوش دست ترین ماشین های هاچبک است که در این رنج قیمت قابل خرید است و دلایل مختلفی دارد .
رنو ساندرو و تندر 90 پلت فرم مشترکی دارند اما سیستم تعلیق رنو ساندرو مخصوصا در قسمت عقب تغییرات زیادی تجربه کرده است و از دیگر دلایل هندلینگ خوب رنو ساندرو نیز استفاده از ساب فریم در دل جلوی خودرو است که مانند یک شاسی اولیه عمل کرده و قسمتی از وزن قطعاتی چون موتور ، گیربکس و پلوس ها در هنگام شتاب گیری ، ترمز کردن و پیچیدن را تحمل میکند و هندلینگ را بسیار بهبود می بخشد و در تصادفات نیز باعث آسیب رسیدن کمتر به شاسی و بدنه می شود .
ماشین های مزدا همیشه در بحث هندلینگ موفق بوده اند اما این بار رنو ساندرو هم ماشین خوش دست و خوبی است و سواری با رنو ساندرو حس و حال خوبی به همراه دارد .
از برند رنو در این چند وقت اخیر می توان به عنوان موفق ترین برند خودرویی در حال حاضر کشور یاد کرد زیرا با استراتژی صحیحی که داشته است فروش عالی را همه مدل هایش تجربه کرده است و رنو ساندرو هم جزء موفق ترین این ماشین ها بوده که نسبت به مزدا 2 کارکرده ویژی هایی چون بازار خرید و فروش عالی ، خدمات پس از فروش بهتر و فراوانی لوازم یدکی ، افت قیمت کمتر و دارد و از همه مهم تر شما نمونه صفر کیلومتر رنو ساندرو را خریداری می کنید در حالی که مزدا 2 نمونه صفر ندارد و بنابر این همین هم استهلاک را از قبل بیشتر افزایش می دهد .

در یک بازه زمانی کوتاه که تقریبا دو سال به طول انجامید کوچکترین نماینده مزدا یعنی ماشین مزدا 2 توسط گروه بهمن تولید گردید که به دلایلی هم چون عدم استقبال کافی تولید مزدا 2 متوقف گردید و گروه بهمن هم تا به حال ماشینی به عنوان جایگزین مزدا 2 به بازار معرفی نکرده است .
مزدا 2 یکی از جذاب ترین و خوش چهره ترین ماشین های میکرو هاچبک است که تا به حال توانسته به ایران ورود پیدا کند .
از عمر مزدا 2 زمان زیادی می گذرد اما طراحی صحیح و اصولی و به کار بردن پارامتر هایی که باعث شده اند تا مزدا 2 به عنوان یک ماشین هاچبک چهره خوبی داشته باشد باعث شده اند تا هنوز هم مزدا 2 یک ماشین زیبا به نظر بیاید و چهره مناسبی را از خود در بین رقبایش یه نمایش بگذارد .
با ورود به کابین مزدا 2 طراحی جالب و متفاوت این ماشین اولین نکته ای است که جلب توجه می نماید .
در طراحی کابین مزدا 2 همه چیز بر اساس اشکال دایره ای طراحی شده است که در کنار طراحی جمع و جور بدنه ماشین که با طراحی کابین مزدا 2 هماهنگ است چهره جالبی به نمایش در آمده است .
همانند همه ماشین های گروه بهمن مزدا 2 هم از کیفیت ساخت خوب و متریال با کیفیت بهره می برد اما از نظر آپشن سطح متوسط و دور از انتظاری را دارا می باشد که البته با توجه به قیمت مزدا 2 طبیعی است که تجهیزات خاصی وجود نداشته باشد.
مزدا 2 از یک پیشرانه جمع و جور 4 سیلندر با آرایش خطی به حجم دقیق 1498 سی سی بهره می برد که 102 اسب بخار قدرت و 135 نیوتن متر گشتاور را برای مزدا 2 به ارمغان می اورد .
مزدا 2 از نظر شتابگیری یک ماشین متوسط است و از آنجایی که مزدا 2 برای استفاده شهری طراحی شده است کشش متوسط پیشرانه آن چندان دور از انتظار نیست البته در مقابل استهلاک کم و مصرف سوخت 7.5 لیتری مزدا 2 در سیکل ترکیبی هم نکات مثبتی است که باید به آن اشاره کرد .
مزدا 2 از گیربکس 4 سرعته تیپ ترونیک برای انتقال قدرت ماشین به چرخ های جلو استفاده می کند که با پیشرانه مزدا 2 هماهنگی کامل دارد و دقت خوبی را در شرایط مختلف از خود نشان می دهد .
بخش فنی مزدا 2 مانند دیگر ماشین های این کمپانی پر از ویژگی های مثبت است اما در ایران وضعیت ضعیف خدمات پس از فروش مزدا 2 نگهداری این ماشین در بلند مدت را با مشکل مواجه می کند .
مزدا تولید کننده ماشین های مسابقه ای است و از تجربه ساخت ماشین های عالی مسابقه ای خود در تولید ماشین های سواری به منظور سواری لذت بخش تر و ایمن تر استفاده کرده است و مزدا 2 هم با وجود این مسائل توانسته است هندلینگ عالی را با توجه به ابعاد کوچکی که دارد به نمایش بگذارد و از همه مهم تر سواری با مزدا 2 لذت و حال خوب را به همراه دارد .
میکرو هاچبک ژاپنی مد نظر ما یعنی مزدا 2 یک ماشین جمع و جور سرشار از ویژگی های مثبت است که در بازار ایران به علت مسائلی چون فروش متوسط ، خدمات پس از فروش ضعیف ، افت قیمت زیاد انتخاب خوبی نیست و رنو ساندرو صفر کیلومتر در این رنج قیمت ویژگی های عالی زیادی را به نمایش می گذارد ضمن اینکه فروش عالی را هم تجربه کرده است .

به گزارش خودرو سریع ، با ما همراه باشید.

رنو تندر 90 در واقع یک ماشین اقتصادی ، ساده و ارزشمند میباشد که سادگی و قیمت پایین اصلی ترین دلیل ساخت این ماشین است .
نسبت به دیگر ماشین های کارخانه رنو ، ال 90 طراحی ساده تر و عامه پسند تری را دارا میباشد که و کاملا در ظاهرش اقتصادی بودن این ماشین را میتوان درک کرد و مبنای اصلی طراحی ماشین که سادگی میباشد را به خوبی میتوان مشاهده کرد . رنو تندر 90 در قسمت جلوی ماشین جلو پنجره ای هم رنگ بدنه دارد که زیبا است ، کاسه چراغش کریستالی است و به چهره جلو رنو تندر 90 نمای زیبایی داده است و استفاده از رینگ های آلومینیومی 15 اینچی که سایزشان متناسب با ابعاد بدنه ماشین هستند هم به بهتر شدن نمای کلی رنو ال 90 کمک شایانی کرده اند .
رنو تندر 90 در بحث طراحی یک ماشین کاملا سلیقه ای میباشد بعضی آن را زیبا و هماهنگ میدانند و به چشم بعضی دیگر یک خودروی زشت و بد ترکیب میباشد و تصمیم گیری در مورد ظاهر ماشین را ما به شما عزیزان همراه با خودرو سریع میسپاریم .
از نظر جذابیت ظاهری در بازار ایران پژو 206 مقام اول را کسب میکند سپس رنو تندر 90 و بعد از آن هم سایپا ساینا که البته در مقایسه ما بحث ظاهری چندان ملاک نیست و کیفیت و اطمینان و ماندگاری پارامتر های مهم تری است .
در داخل کابین رنو تندر 90 همه چیز ساده و یکنواخت به نظر میرسد و مبنای اصلی طراحی کابین ماشین بر اساس اقتصادی بودن ، پایین آوردن قیمت نهایی فروش ماشین و راحتی سرنشینان رنو ال 90 میباشد .
در ساخت رنو تندر 90 کیفیت ساخت و مونتاژ بالایی به کار برده شده است ولی از نظر کیفیت متریال استفاده از پلاستیک خشک در بعضی نقاط داشبورد و کابین آزار دهنده میباشد البته در بلند مدت کیفیت این قطعات تغییر چندانی نمیکند و این خود نکته مثبتی به حساب میاید و نشان از کم استهلاک بودن ماشین و قابل اعتماد بودن ماشین تندر 90 میباشد که اصلی ترین نکته رنو ال 90 به شمار میرود .
از نظر آپشن رنو تندر 90 ماشینی ساده میباشد و امکانات چندان زیادی در آن مشاهده نمیگردد که البته رنو تندر 90 از نظر آپشن در این مقایسه مقام سوم را کسب میکند . در کل ماشین رنو تندر 90 از نظر ارگونومی داخل کابین ، کیفیت ساخت و مونتاژ و راحتی سرنشینان با توجه به قیمتش عالی است و نسبت به سایپا ساینا و پژو 206 صندوقدار از نظر کیفیت سطح بالاتری را دارا میباشد و با توجه به اینکه رنو تندر 90 اتوماتیک کارکرده مد نظر ما است اما هنوز هم کیفیت ساخت و متریال و قابلیت اطمینان به ماشین و بسیاری دیگر از پارامتر ها نسبت به رقبایش بهتر است .
رنو تندر 90 یک ماشین سدان شهری است که با توجه به کلاسش ارتفاع قسمت عقب آن بالا میباشد ولی سیستم تعلیق ساده و توانمندی دارد که در پستی بلندی ها عملکرد خوبی را از خود نشان میدهد و سواری نرم و لذت بخشی را برای این ماشین رقم زده است .
رنو تندر 90 اتوماتیک سواری خوبی از خود ارائه میدهد و برای خانواده مناسب است و اگر به طور فنی بخواهیم به این سه ماشین نگاه کنیم پژو 206 صندوقدار در قسمت تعلیق عقب وضعیت بهتری را نسبت به هر دو ماشین دارا میباشد و چسبندگی بهتری دارد اما رنو تندر 90 هم پایدار و ایمن عمل میکند و ماشین خوش دستی است .
رنو تندر 90 اتوماتیک کارکرده یک سدان اقتصادی و کاملا مناسب برای خانواده است که در بودجه 40 میلیون تومان از آن به عنوان یک ماشین کم استهلاک و خوب یاد میکنند و نسبت به پزو 206 صندوقدار و سایپا ساینا کیفیت کاملا بهتری دارد ، در بلند مدت و کارکرد های بالا استهلاک و هزینه نگهداری های رنو تندر 90 بسیار پایین تر است و ضریب اطمینان رنو تندر 90 از رقبایش عدد بالاتری میباشد .
پژو 206 صندوقدار از سال 1380 ماشین پژو 206 وارد کشور شد و سال 1385 بود که نخستین پژو 206 صندوقدار یا به اصطلاح آریان پا به خیابان های کشور گذاشت و این ماشین در چند تیپ عرضه شد که در حال حاضر تنها نمونه های V8 206 صندوقدار به فروش میرسد . طراحی پژو 206 صندوقدار به گونه ای است که برخی این ماشین را میپسندند و برخی نا همگون و عجیب میدانند . در طراحی پژو صندوقدار طراحی درها ، ستون ها و گلگیر های عقب را تغییر نداده اند و همین باعث شده است تا پژو 206 صندوقدار را از نمای جانبی یا پشت که نگاه میکنیم نا هماهنگ و آشفته به نظر برسد . کیفیت ساخت و مونتاژ پژو 206 خوب و راضی کننده میباشد و در حد و اندازه های سایپا ساینا است اما از رنو تندر 90 کمتر است چون هنوز رنو تندر 90 هایی داریم که بیش از 10 سال از عمر آنها میگذرد و کوچک ترین سر و صدایی از اتاق ماشین شنیده نمیشود اما در این چند وقت اخیر زیاد شنیده ایم که کسانی پژو 206 خریده اند و از کابین ماشین صداعای اضافی زیادی به گوش آنها میرسد . از نظر آپشن و تجیزات پژو 206 صندوقدار از رنو تندر 90 به صورت خیلی جزئی بهتر است اما از نظر راحتی در کابین و ارگونومی هر دو ماشین سطح برابری دارند . قلب تپنده پژو 206 صندوقدار 4 سیلندر میباشد ،1578 سی سی حجم دارد و با کد فنی TU5/JP4 شناخته میشود . این پیشرانه معروف 110 اسب بخار قدرت و 142 نیوتن متر گشتاور تولید میکند . شتابگیری این پیشرانه با توجه به قرار گرفتن بر روی 206 صندوقدار و داشتن اضافه وزن نسبت به نمونه هاچبک رضایت بخش و چالاک است و مصرف سوخت مناسبی هم این ماشین دارد که باعث شده است تا پژو 206 صندوقدار علاوه بر قابلیت های تیونینگ فراوان در بخش فنی به صورت فابریک راندمان بالایی داشته باشد . برای انتقال قدرت پیشرانه به چرخ های این ماشین از گیربکس BE3 استفاده شده است که کیفیت ساخت آن بستگی به شانس شما دارد زیرا بعضی از گیربکس این ماشین به طور کامل رضایت دارند و عده ای گیربکس پژو 206 صندوقدار را پر از عیب و ایراد مینامند . در کل هماهنگی پیشرانه با گیربکس مناسب است ولی کیفیت بد دیسک و صفحه کلاچ در ماشین های صفر کیلومتر نکته ای بسیار آزار دهنده میباشد و تا اقدام به تعویض آن با نمونه های فرانسوی و اورجینال نکنید از حداکثر راندمان پژو 206 صندوقدار خود نمیتوانید بهره ببرید . رنو تندر 90 اتوماتیک در بخش فنی از نظر کشش و قدرت با پژو 206 صندوقدار است اما کیفیت فنی آن بسیار بالاتر است . در بحث سواری و هندلینگ پژو 206 صندوقدار ماشین خوبی است و با توجه به اینکه اکسل عقب این ماشین مطابق با 206RC است هندلینگ و پایداری اش خوب و در سطح رو به بالا ارزیابی میشود .
از نظر نرمی سواری 206 صندوقدار ماشین چندان خوبی نیست زیرا سواری اش نسبتا خشک و کوبنده احساس میشود .
فرمان 206 نرم است و دقت قابل قبولی هم دارد ولی در بعضی مواقع در فرمان پذیری ضعف هایی از خود نشان میدهد و باعث میشود در در هنگام انجام مانور های سنگین با این ماشین احساس استرس به شما دست بدهد.
ترمز های 206 صندوقدار همانند نمونه هاچبک این ماشین 4 چرخ دیسک میباشد که خوب و پر قدرت عمل میکند و مجهز به ABS و EBD هم میباشند .
پژو 206 صندوقدار یک سدان 40 میلیونی است که در مقایسه ما مقام دوم را به خود اختصاص داد چون از رنو تندر 90 کیفیت پایین تری دارد و قابلیت اطمینان به رنو تندر 90 بیشتر است و از سایپا ساینا اتوماتیک هم ماشین لذت بخش تری است ، قابلیت های حرکتی بهتری دارد ، بازار خرید و فروش آن بهتر است و از نظر ظاهری هم چهره صحیح تر و قابل قبول تری را پژو 206 صندوقدار دارا می باشد .

سایپا ساینا همان تیبا است که فیس لیفت شده است و قلب لوکس تری به خود گرفته است و حالا نسخه اتوماتیک ساینا با اختلاف 10 میلیون تومانی نسبت به نمونه دنده ای و آپشن های بیشتر در حال ورود به بازار است .
از نظر ظاهری سایپا ساینا طراحی اصولی را دارا نمی باشد زیرا خطوط با هم هماهنگ نیستند ، طراحی و ابعاد چراغ ها با سایز بدنه متناسب نیست و ماشین بیش از حد حالت خمیدگی دارد و به همین علل سایپا ساینا در این مقایسه از نظر ظاهری مقام آخر را کسب می کند .
با ورود به کابین سایپا ساینا با طراحی اصولی تری نسبت به ظاهر ساینا روبرو می شویم که رنگ بندی و تریم خوبی دارد و سعی دارد تا کابین سایپا ساینا را مدرن جلوه دهد .
از نظر کیفیت ساخت و مونتاژ و متریال سایپا ساینا اتوماتیک ماشین متوسطی است اما نقطه قوت این ماشین وجود آپشن های بیش از حد است که برای یک ماشین سدان ایرانی 40 میلیون تومانی ویژگی خوبی است .
سایپا ساینا اتوماتیک همان تیبا یا ساینا دنده ای از همان پیشرانه m15 بهره میبرد که 1503 سی سی حجم دارد و قابلیت تولید 87 اسب بخار قدرت و 128 نیوتن متر گشتاور را دارد با این تفاوت که اینبار با یک گیربکس cvt کوپل شده است .
از نظر کیفیت فنی ، کشش ، قابلیت های حرکتی و ... ساینا اتوماتیک در این مقایسه پایین ترین امتیازات را کسب می کند و در تست ها با اختلاف زیاد از رقبایش عقب می ماند .
این گیربکس برای نخستین بار است که بر روی یک ماشین در داخل ایران نصب می گردد و باید در طول زمان ببینیم که چقدر استهلاک دارد و هزینه نگهداری های آن تا چه حد است اما به صورت فرضی با توجه به کشش ضعیف ساینا به نظر نمی رسد که در 2 تا 3 سال اول برای این گیربکس بلژیکی مشکل خاصی پیش بیاید .
سایپا ساینا از نظر سیستم تعلیق ماشین ساده ای است و از همان پلت فرم و تعلیق قدیمی تیبا بهره می برد بنابر این قابلیت های مانور پذیری یا پایداری خیلی عالی را نمیتوان از ساینا انتظار داشت اما برای رفع نیاز های روزمره و استفاده در شهر ماشین مناسبی است و خواسته های شما را می تواند اجابت کند اما از نظر لذت رانندگی در این مقایسه مقام آخر را به خود اختصاص می دهد .
ساینا اتوماتیک تلاش سایپا برای عرضه ماشین های بهتر و مدرن تر است و این را از گیربکس cvt و آپشن های ساینا اتوماتیک می توان متوجه شد اما ای کاش سایپا در مورد ساینا توماتیک سعی میکرد تا کیفیت را افزایش دهد و ساینا را به ماشین لذت بخش تری تبدیل کند تا ارزش پرداخت 40 میلیون تومان را داشته باشد .

به گزارش خودرو سریع ، سایپا ساینا که در واقع همان نسخه فیس لیفت شده تیبا است به تازگی مدل اتوماتیک این ماشین با قیمت 38.000.000 تومانی و چند آپشن اضافه تر نسبت به سایپا ساینا دنده ای پیش فروش میگردد . تغییرات عمده ساینا اتوماتیک در بخش امکانات رفاهی است که در آخر به بررسی آن میپردازیم و با بخش فنی بررسی ساینا اتوماتیک را آغاز میکنیم .

ساینا در هر دو مدل دنده ای و اتومات از پیشرانه M15 استفاده میکند که با تیبا مشترک است با این تفاوت که در ساینا اتوماتیک به منظور همخوانی موتور و گیربکس از دریچه گاز برقی استفاده کرده اند . ساینا اتوماتیک 4 سیلندر است ، 1503 سی سی حجم دقیق پیشرانه آن است و قابلیت تولید 87 اسب بخار قدرت و 128 نیوتن متر گشتاور را دارا میباشد . ساینا اتوماتیک به جای گیربکس 5 سرعته دستی از یک گیربکس CVT ساخت کشور بلژیک بهره میبرد که انتقال قدرتی روان تر و رانندگی راحت تری را با ساینا رقم زده است .
در بحث سیستم تعلیق ساینا هیچ تغییری را نداشته است اما سیستم فرمان از هیدرولیک به برقی تبدیل شده است . ساینا اتوماتیک در حالت عادی استاندارد آلایندگی یورو 4 را پاس میکند که به راحتی قابلیت تغییر به یورو 5 را دارا میباشد . در بخش آپشن ساینا اتوماتیک تغییرات زیادی را تجربه کرده است که ورود بدون کلید ، استارت دکمه ای ، نمایشگر لمسی 7 اینچی مجهز به رهیاب و سیستم مالتی مدیا پیشرفته ، هشدار دهنده فشار باد تایر ، کامپیوتر سفری و کروز کنترل تنها جزئی از امکانات این ماشین ملی هستند .
ساینا اتوماتیک با قیمت 38.000.000 تومانی و وجود تعداد زیادی آپشن یک انتخاب متوسط با ارزش خرید نه چندان بالا است که با این قیمت انتخاب های بیشتری بر سر راه شما قرار دارد که به طور مثال رنو تندر 90 یکی از این گزینه ها است که ماشین ساده ای است اما بسیار قابل اطمینان است و برای بازار ایران یک ماشین پرفروش و محبوب در رنج قیمت خودش میباشد .

قیمت تیبای صندوق دار در حدود 24.000.000 تومان می باشد .
تجهیزات و آپشن هایی که می توانیم بر روی خودروی تیبا سفارش دهیم شامل : آینه های جانبی برقی و تهویه مطبوع اتوماتیک و رینگ آلومنیومی و شیشه های برقی برای هر چهار درب می باشد .
حال اتومبیل ساینا که به تازگی وارد بازار شده است از حیث قدرت موتوری اش و همچنین میزان توان فنی اش همانند خودروی تیبا می باشد و با این حال حداقل یک چیزی در حدود 2 و یا 3 میلیون تومانی از تیبا گران تر می باشد .
جالب اینکه شرکت سازنده همان چیزهایی را به عنوان ویژگی‌های ساینا اسم می‌برد که خریداران تیبا می‌توانند آنها را به عنوان آپشن سفارش دهند.

کمربندهای ایمنی با قابلیت پیش‌کشندگی امکان خارق‌العاده‌ای نیست اما در کمال تعجب ساینا آن را تنها به صورت آپشن در اختیار راننده می‌گذارد. این اتفاق برای سنسور دنده‌عقب هم رخ داده. در حالی که خرید آن در تمام مغازه‌های لوکس‌فروشی سطح شهر با قیمتی ناچیز امکان‌پذیر است. شرکت سازنده تهویه مطبوع را هم به عنوان آپشن به خریداران ساینا پیشنهاد می‌دهد، اتفاقی که در مورد تیبا هم امکان‌پذیر بود.

از نمای جلو و در نمای پشت ساینا دچار تغییر و تحول شده تا متوجه شباهت آن با تیبا نشویم اما وقتی از کنار به آن نگاه می‌کنید درها و ستون تیبا دیده می‌شود. این به خودی خود ایرادی ندارد اما با حذف زه از کناره و پایین درها به نظر می‌رسد نمای کنار آسیب‌پذیر شده؛ آنقدر که می‌توان از کلمه زشت استفاده کرد.

وزن ساینا به زحمت از یک تن عبور می‌کند. طول آن ۴۲۱۵ میلی‌متر و عرض بدنه ۱۶۴۵ میلی‌متر است. ساینا موتوری با حجم ۱۵۰۳ سی‌سی دارد و … مشخصات خودرو برایتان آشنا نیست؟ به نظر نمی‌رسد با یک پراید دیگر روبه‌رو هستیم که بیشتر به درد خودروی دم‌دستی داخل شهر می‌خورد؟ وقتی پراید تنها هفت میلیون تومان قیمت داشت، ایرادی نداشت که یکی از آنها برای استفاده داخل شهر داشته‌ باشیم اما در شرایط فعلی اصلا منصفانه نیست که این همه پول برای ساینا پرداخت کنیم و نتوانیم آن را با خود به سفرهای خارج شهر ببریم.

از همان روزی که ساینا را در تبلیغات دیدیم یا از وقتی نخستین عکس‌هایش منتشر شد متوجه شدیم که ساینا همان تیبای خودمان است. البته با کمی تغییرات ظاهری. پیش از این سمند و پیکان در فیس‌لیفت‌های مختلف تولید می‌شد اما اسم همه‌شان سمند باقی می‌ماند اما ساینا ترجیح داده به شکلی شیطنت‌آمیز از وفاداری به اصالت خویش شانه خالی کند. کلکی که حالا فقط در بین خودروسازان چینی رواج دارد. آنها هستند که هنوز MVM 550 را بزک می‌کنند و به جای MVM 530 می‌فروشند. البته اگر کمی انصاف داشته‌ باشیم سدان جدید MVM از نظر فنی هم پیشرفت داشته است.

به گزارش خودرو سریع ، امروزه خودروهای خانوادگی از سدان‌ها به کراس‌اوورها تغییر یافته‌اند. آنها از فضای بارگیری بیش‌تری بهره جسته، به لطف ارتفاع بلندتر از سواری راحت‌تری برخوردار بوده و با ویژگی‌های آفرودی که دارند، کاربردی‌تر از سدان‌ها به نظر رسیده و برای سفر مناسب‌تر هستند. اما حالا که تقریبا همه خودروسازان مطرح، یک کراس‌اوور را در خط تولید خود دارند، کدامیک می‌تواند مجموعه‌ای بهتر را به نمایش بگذارد؟ فورد اِج از آمریکا، سئات آتِکا، فولکس واگن توآرگ از اروپا و کیا اسپورتج از آسیا، شرکت‌کنندگان کراس‌اوور اسپرت خانوادگی هستند و پس از چالش‌های پیش‌رو باید ببینیم که کدامیک می‌تواند برتری خود را ثابت کند.

اگر هزاران سال بعد، باستان‌شناسان باقی‌مانده‌های کراس‌اوورهای امروزی را پیدا کنند، متعجب می‌شوند که چرا همه از این کلاس خودرو استفاده می‌کردند! چرا آنها به ارتفاع بیش‌تر از سطح زمین و قابلیت 4 چرخ متحرک برای مسیرهای آفرود نیاز داشته‌اند؟ آیا آنها غارنشین بوده‌اند و یا در کوه و کمر زندگی می‌کرده‌اند؟ چرا خانواده‌های قرن بیستم، سدان‌ها را طرد کرده و به شاسی‌بلندها روی آوردند؟
بی‌شک اینها سئوال‌هایی خواهد بود که ذهن نسل‌های آینده را مشغول می‌کند. خریداران امروزی علاوه بر ایمنی، خدمات خوب، مصرف سوخت پایین، راحتی، امکانات و تجهیزات رفاهی مطلوب، به قابلیت‌های آفرود نیز می‌اندیشند و آن‌را به عنوان یک ارزش می‌بینند. خودروسازان نیز با علم بر این موضوع، یکی پس از دیگری به طراحی و ساخت کراس‌اوورها روی می‌آورند تا در کنار راحتی و عملکرد اسپرت، از قابلیت‌های آفرود نیز برخوردار باشند که کراس‌اوورها و شاسی‌بلندهای پورشه، بنتلی، آلفارومئو، جگوار، مزراتی، لامبورگینی و رولزرویس، می‌تواند گواهی بر این مدعا باشد.
امروزه خودرویی که بتواند نیازهای زندگی مدرن یک خانواده را برطرف کند، به ندرت پیدا می‌شود و هیچ کلاسی از خودرو همانند کراس‌اوورها، در حال پیشرفت نیستند. 2 شرکت‌کننده اروپایی، با ظاهر هندسی، تجهیزات و امکانات رفاهی در حد کفایت، بیش‌تر روی مصرف سوخت و برطرف کردن نیازهای اساسی خریداران این سبک از خودرو تمرکز کرده‌اند. اما شرکت‌کننده آسیایی این رقابت با دستی پر به کارزار آمده و این موارد را کافی نمی‌بیند. کیا اسپورتج با عزمی جزم، رقبای اروپایی و آمریکایی‌اش را به چالش می‌کشد چراکه در کنار خدمات فوق‌العاده و مصرف سوخت مناسب، ظاهری به مراتب جذاب‌تر و امکانات و تجهیزاتی به مراتب بیش‌تر را با قیمتی رقابتی‌تر ارائه می‌دهد. از وقتی‌که نسل جدید اسپورتج به میدان قدم گذاشته، به شدت بر فروش نیسان قشقایی در اروپا تأثیر داشته و بسیاری از مشتریان ژاپنی نام برده را شیفته خود کرده است. فورد ویژگی‌هایی فراتر را در یک کراس‌اوور دیده و با افزودن چاشنی اسپرت بیش‌تر به اِج، سعی کرده تعریف متفاوتی از این کلاس را به ارمغان بیاورد.
فولکس‌واگن تیگوآن نسل دوم، یکی از مجرب‌ترین و کهنه‌کار‌ترین کراس‌اوورهای بازار اروپا بوده و نسخه اسپرت مورد آزمایش با سودجستن از کیت بدنه اسپرت و تایرهای 20 اینچی، یک خودرو خواستنی به نظر می‌رسد. علاوه بر این، سیستم 4×4 این کراس‌اوور، نوید عملکرد بی‌نقصی را در مسیرهای ناهموار می‌دهد. فولکس‌واگن و سئات، هر 2 از یک اهرم چرخان برای انتخاب مسیر حرکتی بهره می‌برند و به جای قفل دیفرانسیل در اسپورتج، به‌صورت خودکار در هریک از حالات انتخابی، عملکرد خودرو را با مسیر حرکتی تطبیق می‌دهد.
از سوی دیگر، کیا اسپورتج با بدنه‌ای ساده اما متناسب، بسیار زیبا جلوه می‌کند. گلگیرهای ورم کرده و احجام عضلانی، تا حدودی پورشه کاین را ذهن تداعی کرده و قدرت را به رخ می‌کشد که با وجود قفل دیفرانسیل و امکان خاموش کردن سیستم کنترل کشش، این ادعا را ثابت می‌کند.
فورد اِج نسل جدید، کمی دور از انتظار ظاهر شده و نتوانسته فروش و محبوبیت گذشته را حفظ کند چراکه اِج جدید، در حقیقت همان موندئو است که ارتفاع آن از سطح زمین بیش‌تر شده. حتی کابین آن نیز شبیه به سایر ساخته‌های فورد نظیر فیستا بوده که از ابهت و توانایی آن در جذب مشتری می‌کاهد. اما اِج از یک منظر، به‌خوبی می‌تواند خریدار را شیفته خود کند و آن‌هم فضای پا سرنشینان عقب است. بی‌شک می‌توان گفت که فضای پای سرنشینان عقب در فورد اِج حتی از رنج‌روور هم بیش‌تر است اما همین فضای درخورد توجه، باعث‌شده که فضای صندوق‌بار، فدا شود. علاوه بر این، ارتفاع درب صندوق‌بار نیز کوتاه بوده و اگر بیش از 1.82 متر قد داشته باشید، سرتان با زیر درب صندوق بار اصابت می‌کند که یک ضعف به‌شمار می‌رود.
از منظر ارگونومی، سئات یکی از بهترین‌های گروه بوده و حداقل از رقیب آلمانی‌اش بهتر است. همه‌چیز دسته‌بندی شده، در جای مشخصی قرار دارد و به‌راحتی می‌توان کنترل موردنظر را پیدا کرد، درحالی‌که در تیگوآن دچار سردرگمی می‌شوید. اما طراحی آن در میان 3 رقیب دیگر، یکی از ضعیف‌ترین‌ها بوده و متریال‌های مورداستفاده نیز کیفیت پایینی دارند که این ویژگی‌ها با در نظر گرفتن طراحی ظاهری جذاب آتِکا، خوشایند نیست.
فولکس‌واگن در طراحی نشان‌دهنده‌های تیگوآن از آئودی کمک گرفته اما گرافیک و واسط کاربری بی‌نقص و واضح آن‌را خدشه‌دار کرده است. میزان مصرف سوخت لحظه‌ای، دما و بعضی از هشدارها در جای نامناسبی قرار گرفته‌اند که راننده را گیج می‌کند و این در حالی است که همتای اروپایی تیگوان، از نشان‌دهنده‌های بسیار خوانا و واضحی بهره می‌برد.
از نظر فضای کابین، کیا اسپورتج در مقام دوم و تیگوآن نیز با‌ اندکی اختلاف نسبت به رقیب کره‌ای خود، در جایگاه سوم قرار می‌گیرد. سئات آتِکا نیز علی‌رغم داشتن بدنه هندسی و ظاهر مکعبی شکل، جایگاه آخر را به خود اختصاص می‌دهد. اما وقتی که بحث رانندگی به میان می‌آید، آتِکا عملکردی بی‌نقص را از خودش به نمایش می‌گذارد.
این کراس‌اوور اسپانیایی درست همانند یک سدان، عملکرد و رفتار مورد انتظار و پیش‌بینی‌شده‌ای را از خود ارائه می‌دهد. نه بیش از حد خشک و سفت و نه بیش از حد نرم و خنثی. فرمان و جهت‌دهی به آتِکا، چابک بوده و عملکرد آن سازگارتر از رقبایش است؛ به‌دین معنا که به‌خوبی خود را با مسیر حرکتی ناهموار یا مسطح شهری وفق می‌دهد. اما از سوی دیگر، همان‌طور که در ابتدا اشاره شد، فورد به چاشنی اسپرت اِج افزوده و عملکرد آن، با شیطنتی همراه بوده و رانندگی با آن، به مراتب هیجان بیش‌تری را همراه دارد. در این میان، فولکس‌واگن تیگوان، خشک‌ترین سواری را داشته و سرنشینان تکان‌های شدیدی را تجربه می‌کنند که دلیل آن‌را باید در رینگ‌های 20 اینچی پکیج R-Line جستجو کرد.
اگر بخواهیم در مورد موتورهای شرکت‌کنندگان این رقابت صحبت کنیم باید بگوییم که آتِکا و همتای آلمانی خود، از موتورهای مشابهی بهره می‌برند چراکه سئات یکی از زیرمجموعه‌های فولکس‌واگن بوده است. تنها تفاوت این موتورها در تنظیمات نهایی بوده که باعث شده مصرف سوخت میانگین تیگوآن با 6.7 لیتر در یکصد کیلومتر، 0.4 لیتر از همتای اسپانیایی خود کم‌تر باشد. این رقم برای اسپورتج به 7.4 لیتر در یکصد کیلومتر می‌رسد و فورد اِج هم با 8.1 لیتر در یکصد کیلومتر، پرمصرف‌ترین کراس‌اوور گروه است. جای افسوس دارد که گیرباکس دوکلاچه فقط برای نسخه XCellence 4Drive با موتور 190 اسب‌بخاری عرضه می‌شود.
فورد تشنه قدرت بیش‌تر است چراکه قدرت 179 اسب‌بخاری آن برای وزن 1913 کیلوگرمی متناسب به نظر نمی‌رسد. فورد اِج برای موتور V6 ساخته شده و با موتور 2 لیتری توربودیزل، عملکرد دلچسبی را از خود به نمایش نمی‌گذارد. با سفارش پکیج اسپرت، 30 اسب‌بخار نیرو به رقم فوق اضافه می‌شود. اما حتی با این وجود، کیا اسپورتج به راحتی می‌تواند از این کراس‌اوور آمریکایی سبقت بگیرد.
کیا اسپورتج فول‌آپشن با وجود صندلی‌های گرمکن/سردکن دار، فرمان گرم‌شونده، قفل 4 چرخ و انبوهی از تجهیزات ایمنی، مجهزترین عضو این گروه است. شاید طراحی کابین اسپورتج، جزو بهترین‌های گروه باشد اما از نظر کیفیت، بازهم نمی‌تواند به پای رقبایش برسد و پلاستیک مشکی‌رنگی که کل کابین را فراگرفته، حس خوشایندی را به سرنشینان نمی‌دهد. کلیت کابین اسپورتج خوب است اما ضعف در کیفیت متریال و برخی از جزئیات، باعث‌شده با نشستن درون کابین فولکس‌واگن تیگوان، احساس کنید در مقایسه با اسپورتج، در کابین بنتلی بنتایگا نشسته‌اید!
کابین ضعیف اسپورتج، طراحی ظاهری، آپشن‌های فراوان و امکانات مطلوب این چشم بادامی را زیر سؤال می‌برد. رانندگی با اسپورتج جدید، حس همان اسپورتج قدیمی را دارد. شاسی این شرکت‌کننده آسیایی، بی‌نقص بوده و موتور 1.7 لیتری دیزلی برای آن ضعیف به نظر می‌رسد.
سواری اسپورتج هم مانند فولکس واگن، با تکان‌های بسیاری همراه است که دلیل آن، استفاده از چرخ‌های بزرگ 19 اینچی است. کیا، چابکی سئات را ندارد اما در سفرهای طولانی‌تر، عملکرد نرم‌تر و راحت‌تری از رقبایش را به نمایش می‌گذارد.
در میان این 4 کراس‌اوور، فورد اِج راحت‌ترین بوده که البته علاوه بر راحتی در سواری، بخشی از این راحتی را نیز باید در ابعاد بزرگ‌تر آن جست‌وجو کرد که باعث شده فضای بزرگ‌تری در کابین ایجاد شود. فورد اِج خودرو خوبی است اما برای موتور دیزلی ساخته نشده و با این موتور دیزلی، آن‌طور که بایدوشاید شما را خشنود نمی‌کند! شاید اگر نمونه‌های بنزینی هر 4 کراس‌اوور موردآزمایش قرار می‌گرفتند، از نظر فنی، هیچ‌یک به پای اِج نمی‌رسیدند اما این گفته برای اِج دیزلی صادق نیست.
در یک جمع‌بندی، باتوجه به گفته‌های فوق باید گفت که فورد اِج، جایگاه چهارم را به خود اختصاص می‌دهد و چقدر افسوس، چراکه می‌توانست بهتر از اینها ظاهر شود. پس از این کراس‌اوور آمریکایی، کیا اسپورتج قرار می‌گیرد و بازهم افسوس که اگر کابین آن باکیفیت‌تر بود، می‌توانست جایگاهی بهتر را به خودش اختصاص دهد. کیا اسپورتج به‌خوبی از پس رقابت با نیسان قشقایی برآمده و نیازهای یک خریدار معمولی را برطرف می‌کند. فولکس‌واگن تیگوان، جایگاه بعدی را به خودش اختصاص می‌دهد چراکه این آلمانی هم نقص‌های متعددی دارد که از آن جمله باید به سواری خشک و کابین پرتکان اشاره کرد. بنابراین، یک جایگاه نخست باقی می‌ماند و یک سئات آتِکا. شاید با حضور رقبای قدری هم‌چون فولکس‌واگن تیگوان، هیچ‌کس حتی تصور این‌را هم نمی‌کرد که این کراس‌اوور اسپانیایی می‌تواند جایگاه نخست را به خودش اختصاص دهد. شاید آتکا به‌ اندازه اسپورتج مجهز نباشد و از نظر فضای کابین به پای اِج نرسد اما مجموعه خوب و قابل‌قبولی را عرضه می‌کند. عملکرد قابل‌قبول، تجهیزات کافی، فضای مناسب، ظاهر مطلوب و موتور مناسب با مصرف سوخت قابل‌قبول، از ویژگی‌های آتکا هستند که باعث شدند تا شایستگی جایگاه نخست را داشته باشد.

به گزارش خودرو سریع ، در اولین قسمت نقد و بررسی ویدیویی سایت خودرو سریع، با نیسان قشقایی همراه ما باشید.

به گزارش خودرو سریع ، با ما همراه باشید.

ام وی ام 315 با لباس جدیدش در سال 94 در ایران عرضه شد. طراحی ظاهری در قسمت جلو کاملا متحول شده و به لطف چراغ های جدید با فرم چشمنواز و طراحی نوین سپر جلو، این قسمت بسیار زیباتر و قابل قبول تر از قبل است. در نمای عقب تقریبا همه چیز دست نخورده باقی مانده و تنها به بازنگری سپر عقب و اضافه کردن لامپ های ال ای دی به چراغ ها بسنده شده است.
هم چنین نسخه کراس 315 با فلاپ های اضافه نصب شده روی بدنه رقیبی جدی برای دانگ فنگ اچ سی کراس به شمار می رود و از اظهر اسپرت تر نسبت به مدل معمولی برخوردار است. فضای کابین 315 در نسخه فیس لیفت از نو طراحی شده و هیچ شباهتی با طراحی نه چندان متناسب قبلی ندارد.
به ادعای چری در طراحی داشبورد 315 جدید از بال های پرنده الهام گرفته شده و از حق نگذریم، داشبورد مدل فیس لیفت از نظر چیدمان و توجه به مدرنیته یک سر و گردن از رقبای هم قیمت و وطنی خودش بالاتر است. البته نسخه فول 315 در چین با تجهیزات همچون پوشش چرمی صندلی ها، کنسول میانی، سانروف، مانیتور و دکمه های تنظیم سیستم صوتی روی فرمان عرضه می شود که در مدل عرضه شده در ایران از این موارد فاکتور گرفته شده و از مهمترین امکانات اش می توان به تنظیم الکتریکی سیستم تهویه و سنسور عقب اشاره کرد.
ارتفاع صندلی راننده برخلاف رقبا قابل تنظیم نیست، اما برخلاف ساندرو و 206 تمام دکمه های شیشه بالابرها و قفل مرکزی در پنل درب راننده جایگذاری شده و از این نظر مثل رقبا گیج کننده نیست. به کیفیت ساخت کابین انتقادهای زیادی وارد است و در هر نقطه پلاستیک های خشک و ارزان قیمت به چشم می خورد. اما مهم ترین نقطه قوت نسبت به 206، فضای مناسب ردیف عقب و صندوق بار است که باعث می شود اگر به دنبال راحتی بیش تر هستید 315 را انتخاب کنید.
ام وی ام 315 پیشرانه ACTECO را در دل خود جای داده که حاصل همکاری چری و کمپانی اتریشی است. این پیشرانه 4 سیلندر با 1.5 لیتر حجم، 107 اسب بخار قدرت و 140 نیوتن متر گشتاور تولید می کند و از این نظر توان نسبتا مشابهی با 206 تیپ 5 دارد. اما به دلیل عملکرد گیرباکس و نسبت به قدرت، شتاب اولیه 315 نسبت به تیپ 5 چشم گیر نیست. اما درعوض سواری و تعویض دنده های نرم تری را به شما هدیه می کند.
شایع ترین ایراد مدل قدیمی 315، مشکلات گیرباکس و مجموع کلاچ آن بود که گویا این موارد در مدل فیس لیفت مرتفع شده اند. البته پدال ترمز 315 هنوز هم حساسیت مناسبی ندارد و این هاج بک چینی با برخورداری از 2 کیسه هوا توانسته 4 ستاره ایمنی از موسسه CNCAP دریافت کند.

اگر در رنج قیمت زیر 40 میلیون تومان به دنبال خرید هاچ بکی جمع و جور برای تردد در شهرهای شلوغ هستید و از طرفی از ظاهر تکراری پژو 206 خسته شده اید و به توانایی های فنی خودرو نیز اهمیت ویژه ای نمی دهید، ام وی ام 315 جدید با ظاهر زیباتر از قبل می تواند گزینه مناسبی پیش رویتان باشد.

طراحی زیباتر کابین و بدنه نسبت به قبل
امکانات مناسب
ردیف عقب و صندوق بار جادارتر از 206

ضعف سیستم کلاچ
شتاب اولیه نه چندان مناسب

چراغ های مه شکن جلو و عقب، چراغ سوم ترمز، تنظیم صندلی جلو در 4 جهت، رینگ آلومینیومی، سنسور پارک، تنظیم برقی آینه های جانبی، شیشه های بالابر برقی برای 4 درب، کیسه هوا برای سرنشینان جلو، ترمز جلو دیسکی و عقب کاسه ای، ABS و EBD قابلیت پخش MP3، ورودی USB و AUX، مجهز به 6 بلندگو

تب خرید کراس اوور در کشورهای مختلف جهان آن قدر بالا گرفته که حالا همه بزرگان این صنعت در جهان یک یا حتی چند نمونه از این خودروها را در سبد فروش شان جای داده اند. بازار خودرو ایران نیز در سال های اخیر با عرضه محصولاتی در این کلاس که عمدتا ساخت کمپانی های شرقی هستند، روی خوشی به کراس اوورها و کراس اوورهای کامپکت نشان داده است و حالا این تب آن قدر تشدید شده که خودروسازان بعضی هاچ بک هایشان را نیز با ظاهر کراس اوور به بازار عرضه می کنند.
ایران خودرو نیز برای این که از قافله عقب نماند، چندی پیش خودرو دانگ فنگ H30 کراس را در لیست محصولات اش قرار داد و توانست به شکل خیره کننده ای چندین هزار دستگاه از این خودرو را پیش فروش کند! این هاچ بک کراس کامپکت مشخصات فنی و قیمت مناسبی دارد. اچ 30 کراس با استفاده از پلتفرم ZX سیتروئن ساخته شده و از این نظر روحی فرانسوی دارد. این خودرو برای نخستین بار در سال 2009 رونمایی شد. اچ 30 کراس حتی نسخه های هاچ بک و سدان نیز دارد.
یکی از نکات مثبت اچ 30 کراس بهره مندی از پیشرانه 1.6 لیتری TU5 پژوه است. پیشرانه ای که سال هاست در ایران امتحان خود را پس داده و از نظر عملکرد نمره قبولی گرفته است. این پیشرانه 105 اسب بخار نیرو تولید می کند و 142 نیوتن متر هم گشتاور دارد.
اچ 30 کراس در سیکل ترکیبی حدود 7 لیتر سوخت مصرف می کند تا در رده خودروهای کم مصرف بازار جای بگیرد. یکی از مهمترین آیتم هایی که در خرید یک خودرو مد نظر مشتریان قرار دارد، خدمات پس از فروش و فراوانی قطعات یدکی است. اچ 30 کراس خودرویی است که در این 2 بخش می تواند مشتری را راضی کند.
زیرا شبکه گسترده خدمات پس از فروش ایران خودرو در سراسر کشور و البته سهولت در تعمیرات و تهیه قطعات یدکی پیشرانه TU5 نکاتی انکارناپذیر در مورد این خودرو هستند. از امتیازات دیگر اچ 30 کراس باید به گیرباکس 4 سرعته اتوماتیک ساخت کمپانی آیسن ژاپن اشاره کرد. یعنی همان کمپانی ای که گیرباکس خودروهای نیسان و تویوتا را می سازد. درون کابین اچ 30 کراس خبری از چرم و چوب نیست اما سعی شده کیفیت متریال به کاررفته در کابین در سطح خوبی باشد. به هر حال با ارزان ترین خودرو مجهز به گیرباکس اتوماتیک در بازار ایران سر و کار دارید که کم تر از 45 میلیون تومان قیمت دارد. البته کابین این خودرو به اندازه کافی جا دارد و به نوعی می تواند به عنوان یک خودرو استیشن هم مورد استفاده قرار بگیرد.
فاصله محوری این خودرو از پژو 206 صندوقدار بیش تر است و فضای بیش تری در بخش عقب برای زانوها وجود دارد. درون کابین یک نمایش گر لمسی نیز تعبیه شده. همچنین سانروف برقی، سیستم ضدسرقت ایموبلایزر، Isofix، بلوتوث تلفن همراه، سیستم صوتی DVD، سنسور و دوربین دید عقب، از تجهیزات این خودرو هستند که در هیچ یک از خودروهای زیر 50 میلیون تومان بازار دیده نمی شود. 2 کیسه هوا و ترمز مجهز به ABS+EBD از جمله موارد مثبت در بخش ایمنی اچ 30 کراس هستند. این خودرو با توجه به قیمت و مشخصات اش می تواند رقیب سرسختی برای محصولات مختلف از جمله ساندرو استپ وی در این رده از بازار شد.

اگر از آن دسته افرادی هستید که برند خودرو اهمیت نمی دهید و فاکتور پیشینه و اصالت طراحی برایتان در اولویت نیست و مهم تر از هر چیز برای شما فهرست جذاب امکانات در مقابل قیمت پرداختی است، دانگ فنگ H30 کراس می تواند انتخاب بسیار مناسب در رنج قیمت زیر 50 میلیون تومان باشد و با توجه به اتوماتیک بودن گیربکس، امکانات رفاهی بهتر و خدمات پس از فروش گسترده‌تر قطعا گزینه ای جذاب تر از ام وی ام 315 به حساب می‌آید.

امکانات مناسب با توجه به رده قیمتی
استفاده از گیرباکس اتوماتیک
مشخصات فنی قابل قبول مشابه 206 تیپ 5

کیفیت معمولی بعضی قطعات کابین

سیستم ترمز ضدقفل با سیستم توزیع الکترونیکی نیرو (ABS+EBD)، ایربگ راننده و سرنشین جلو و جانبی. کلید تنظیم سیستم صوتی روی فرمان، سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک، صفحه نمایشی لمسی (6.5 اینچی) با قابلیت پخش فایل های تصویری و سیستم رهیاب، روکش چرمی غربیلک فرمان، فرمان، دکوراتیو طرح متال، استفاده از قطعات کرومی در بدنه، آینه های جانبی و سپرهای هم رنگ بدنه، شیشه بالابرهای جلو و عقب برقی، کامپیوتر سفری، 4 عدد بلندگو+ 2 عدد تیوتر، چراغ مطالعه جلو و عقب، سانروف برقی

به گزارش خودرو سریع ، علیرضا داودی: کورونا و 405 تقریباً هم دوره‌اند و سابقه‌شان به اوایل دهه 90 میلادی بازمی‌گردد.

بی‌شک رانندگی با کرونا لذت و پویایی بهتری خواهد داشت و از طرفی، استهلاک بخش‌های مختلف آن بسیار کمتر خواهد بود، اما فراموش نکنید که 405 هم علاوه بر وفور قطعات و هزینه نگهداری کم، خدمات گسترده‌تر و البته بازار دست دوم بسیار بهتری دارد.
ضمن آنکه سطح ایمنی و تجهیزاتی هردو خودرو تقریباً یکسان است و کرونا در این مورد ویژگی برجسته یا خاصی ارائه نمی‌کند.
جدای از همه این‌ها، در صورت عملی شدن قانون اسقاط خودروهای فرسوده که اجرای آن به سال 1397 موکول گردیده، مدل 1991 کورونا جزو فرسوده‌ها خواهد بود و خدماتی از قبیل پلاک ملی و معاینه فنی شامل حالش نخواهد شد.

به گزارش خودرو سریع ، در این مطلب نگاهی می اندازیم به هیوندای توسان و رنو کولئوس 2017.

در بخش طراحی بیرونی هردو خودرو امتیاز بالایی دارند. چرا که کاملا بروز و چشم نواز طراحی شده اند.
توسان جدید با چهره شبیه به پاندا و بدنه ای حجیم که کاملا عضلانی طراحی شده , با استفاده از خطوط منحنی و اغراق در طراحی خود نمایی جذاب خلق کرده است. طرحی که قرار نیست به سرعت خسته کننده یا کهنه شود.
کاسه چراغ ها و جلو پنجره بزرگ که حس قدرت و خشونت را با خود به همراه دارند و جلوه ای اسپرت به توسان جدید داده اند. و اما در طرف مقابل کولئوس 2017 قرار دارد , خودرو یی که با هیچ ربطی به نسل قبل خودش ندارد! کولئوس 2017 با منطق جدید طراحی رنو ساخته شده , منطقی که همه چیز را در کنار هم قرار می دهد. ترکیبی از اصالت , قدرت , مدرنیته و لوکس بودن.
طرحی با شکوه که با نماد دی لایت های C شکل خود قرار است معرف نماد جدید محصولات رنو در سرتاسر جهان باشد.
هرچه طرح توسان مدرن و اسپرت جلو می کند , طرح کولئوس لوکس و باشکوه است. گویا بعضی خودروها برای جامعه مهندسان طراحی شده اند و اگر فرد دیگری این نوع خودروها را سوار شود گویا گناهی نابخشودنی مرتکب شده است.
کولئوس جدید دقیقا یکی از همین خودروهاست. بدون شک عظمت یک نهنگ در اصول طراحی جدید رنو خصوصا کولئوس دیده می شود, عظمتی همراه با آرامش و شکوه. در طرح کولئوس جدید عظمت و خشونت در کنار یکدیگر قرار دارند و گلگیرهای حجیم و عضلانی کولئوس مکملی برای تکمیل این عظمت هستند. بدون شک رگه های طراحی اسپرت در کالبد توسان جدید بیشتر خودنمایی می کند و به همین دلیل توسان جوانان بیشتری بسوی خود جذب می کند , اما در طرف دیگر کولئوس طرحی اسپرت و کاملا لوکس را ارائه می کند و همین امر شکوه آن را دو چندان کرده است. بنظر من بزرگترین نقطه ضعف کولئوس در بخش طراحی استفاده از قطعه پلاستیکی است که روی درب های جلو قرار گرفته و با کیفیت متوسط خود از عظمت و شکوه طرح آن کاسته است. قطعه ای که اگر نبود همه چیز ایده آل بود!

در این مقایسه وقتی درب خودروها باز می شود همه چیز تغییر می کند!
توسان که در نمای خارجی خود جلوه هایی از شور و نشاط جوانی با خود به همراه دارد , در نمای داخلی با طرحی لوکس که از نسل اول جنسیس سدان الگو برداری شده است کابینی لوکس به خریدارانش هدیه می کند. در مقابل کولئوس جدید که در نمای خارجی لوکس و باشکوه جلو می کند با بازشدن درب آن نمایی مدرن و اسپرت که یادآور خودرویی مانند ولوو XC90 است را به رخ می کشد. حسی مشترک از لوکس و اسپرت بودن که با استفاده از قطعات کرومی و طرح حجیم بخش میانی داشبورد خودنمایی می کند. البته در این میان حالت غربیلک فرمان کولئوس که شبیه به مدل D-CUT طراحی شده + صفحه کیلومتر تمام دیجیتال ( از نوع TFT ) آن در ایجاد این حس بی تاثیر نیستند!
باید به این نکته اشاره داشت که با توجه به استفاده طراح رنو از صفحه لمسی بزرگ 8.7 اینچی در بخش میانی داشبورد , راننده و سرنشین کولئوس زحمت کمتری برای کار با این صفحه لمسی بزرگ به خود می دهند. نبود موس در هر دو خودرو کار با سیستم چندرسانه ای آنها را کمی سخت می کند. بدون تعارف باید گفت که هر دو خودرو چه در بخش طراحی خارجی و چه طراحی داخلی , از بهترین ها در کلاس خود هستند و کیفیت ساخت کابین هر دو در سطح مشابهی قرار دارد.

لیست کاملی از تجهیزات در هر دو خودرو مشاهده می شود:
سیستم ورود و استارت هوشمند ( KEY LESS + STARTER ) + کروز کنترل هوشند + 2 سرد کن برای صندلی های جلو + 5 گرم کن برای تمام صندلی ها + گرمکن غربیلک فرمان + تهویه هوشند دوگانه + خروجی تهویه برای سرنشیان عقب + سقف پانارومیک + صندلی های چرمی از نوع تنفسی + صندلی برقی راننده و سرنشین جلو + قابلیت تنظیم گودی کمر صندلی راننده + سنسورهای تشخیص نقطه کور آینه های جانبی + ترمزدستی برقی + سنسور و دوربین دنده عقب + سنسور سپر جلو +سنسور نور و باران + سیستم تشخیص فشار باد تایرها + انتخاب حالت رانندگی + درب برقی قسمت بار+ آینه الکتروکرومیک + آینه های جانبی با گرمکن برقی و تاشو + دکمه های کنترلی روی غربیلک فرمان و…
البته در مواردی مانند سیستم بلوتوث و دکمه فرمان صوتى روى غربیلک فرمان سنسور 360 درجه کولئوس که در لحظه کم شدن فاصله اشیاء را با خودرو به راننده اطلاع می دهد و برخی موارد دیگر آپشن ها متفاوت اند.
بطور مثال سری جدید کولئوس های تحویلی فاقد درب برقی برای قسمت بار هستند!
سیستم چرخش نور چراغ های جلو همراه با جهت فرمان برای توسان که در کولئوس بجاب چرخش چراغ های جلو از چرخش پروژکتورهای روی سپر جلو استفاده شده. یا استفاده از سیستم مدرن LED PURE VISION کولئوس در مقابل لامپ زنون در توسان و…

1- امکان تغییر رنگ صفحه کیلومتر تمام دیجیتال بهمراه اصطلاحا نور مخفی استفاده شده در درون کابین که می توان
در طیف رنگی بالایی آنرا انتخاب کرد: قرمز – سبز – آبی – بنفش – زرد و…
2- استفاده از سیستم صوتی حرفه ای برند BOSE با 13 بلندگو و قدرت خروجی بالا…
3- امکان کنترل بسیاری از تجهیزات خودرو توسط نمایشگرتمام لمسی 8.7 اینچی که بشدت فراتر از یک سیستم
چندرسانه ای ساده عمل می کند!
( واقعا استفاده از نور اصطلاحا مخفی برای داشبورد و هر 4 درب کولئوس 2017 کابین این خودرو را بشدت لوکس تر از رقیبان جلو می دهد! )
همانطور که مشاهده کردید بازهم هردو خودرو بشدت نزدیک به هم پیشرفتند.

کسب 5 ستاره ایمنی از موئسسه تست ایمنی اروپا بطور مشترک و امتیاز نزدیک در بخش های مختلف این تست ها , نشان از امنیت بالای این دو رقیب دارد.
استفاده از 6 ایربگ ( راننده و سرنشین , جانبی , پرده ای ) در هر دو خودرو به همراه سیستم های :

تجهیزاتی کامل برای اینکه خیال خریداران این دو خودرو از هر نظر آسوده باشد!

همانطور که مشاهده می کنید توسان از هر نظر نسبت به کولئوس 2017 کوچک تر است و در عین راحتی بیشتر مالک توسان برای رانندگی در کلان شهرهایی مانند تهران باید به این نکته توجه کرد که فضای کمتر سرنشین و قسمت بار توسان , موجب قبول شکستش در این بخش می شود! باید بدانید که فضای سرنشینان ردیف عقب توسان کم نیست و ایده آل است.
اما نحوه محاسبه ابعاد در کولئوس بگونه ایست که باتوجه به فضای بیشتر سرنشینان ردیف جلو و عقب + قسمت بار ( 550 لیتر ) که باعث افزایش قابل توجه ابعاد کولئوس جدید نسبت به نسل قبل شده , باز هم راننده کولئوس مشکل خاصی برای جابه جایی در کلان شهرهایی مانند تهران ندارد!
به همین دلیل باید پذیرفت که محاسبه ابعاد کولئوس جدید کاملا کاربردی تر از توسان است.
( البته در مقام مقایسه این دو خودرو )

با نگاهی به این اعداد و ارقام کاملا واضح است که کدامیک از دو رقیب فاتح میدان است.
پاندا کره ای با حجم موتور کم تر + قدرت و گشتاور پایین تر به هیچ وجه نمی تواند در زمینه توان حرکتی در مقابل نهنگ فرانسوی ادعایی داشته باشد!
حتی قدرت ترمزهای توسان نیز بشدت بالاست , اما قدرت ترمز کولئوس بیشتر و عملکرد آن بهتر است.
سیستم تعلیق در هردو خودرو در محور جلو مک فرسون و در محور عقب چند اتصالی است , ولی نرمی سواری کولئوس بیشتر است!
در عین حال که قدرت مانور و هندلینگ توسان نسبت به رقیبانش تحسین برانگیز است , کولئوس جدید حتی در این بخش نیز اجازه ی عرض اندام به توسان را نمی دهد…
کیفیت آب بندی کابین توسان نسبت به نسل قبلش بحدی بهتر شده که جای تحسین دارد و با نرمی فنربندی و سیستم تعلیق خاطره ای خوش از توسان را در ذهن سرنشینان رقم می زند. بله , شاید کولئوس بیش از حد مدرن و تکنیکی ساخته شده است!
چراکه در این بخش هم کابین آرام تر کولئوس خودنمایی می کند…
حتی استفاده از گیربکس ضریب متغیر ( CVT ) هم مانعی برای خرید کولئوس نخواهد بود.
دلیل این موضوع استفاده شرکت رنو- نیسان از نسل سوم گیربکس های ضریب متغیر انحصاری خود یعنی ( X-TRONIC ) است که حالتی مجازی مانند تعویض دنده را در حالت تمام اتوماتیک شبیه سازی می کند تا راننده از شنیدن صدای ممتد دور موتور بالا و عدم تعویض دنده به دور باشد!
در بخش خارج از جاده نیز هردو خودرو ثابت کرده اند که توانمندی های خوبی برای ارائه دارند.
خصوصا کولئوس که با دیفرانسیل های هوشمند و پیشرفته خود دقت و کارایی بیشتری ارائه می دهد.
البته وجود موتور 2500 سی سی کولئوس کمک شایانی برای پیروز شدنش در این بخش می کند.
چراکه هم حجم موتور و هم قدرت + گشتاور بیشتر , اصلی ترین معیارها برای برتری در جاده و مسیرهای خارج از شهر بشمار می آیند!

در پایان باید گفت که میزان پیشرفت هر دو خودرو مورد تست نسبت به نسل قبلی خود کاملا چشمگیر بوده است , ولی بدون شک کولئوس با قدرت و میزان آپشن های بیشتر خود توان رقابت را از رقیب خوش تیپ و جوان پسند کره ای می گیرد…
( در تاریخ 1396/07/05 )

به گزارش خودرو سریع ، در این مطلب بررسی بین دو خودرو هایما S5 توربو و جک S3 می اندازیم.

هایما s5 توربو برادر کوچکتر هایما S7 که این روز ها بازار فروش رو به بهبودی دارد هایما S5 توربو است که به تازگی معرفی گردیده است و پیش فروش آن آغاز شده است . هایما S5 توربو با هایما S7 توربو از دو دنیای متفاوت هستند و این دو ماشین را با یکدیگر نمیتوان مقایسه کرد و نکته مشهود در این مورد هم ظاهر بسیار متفاوت هایما S5 توربو است .هایما S5 توربو ظاهر زیبا و هماهنگی که دارد که مسئولین هایما میگویند از کوسه برای طراحی هایما S5 در قسمت جلوی ماشین الهام گرفته اند که فرم طراحی آن تا حدودی شبیه است اما هایما S5 توربو بیشتر از اینکه یک ماشین با طراحی مستقل باشد در طراحی دماغه ما را به یاد اوپل موکا میاندازد و در قسمت عقب هم هایما s5 چهره هیوندای توسان جدید را به ما یادآوری میکند .هایما s5 توربو با ورود به کابین شما را تا حدودی شگفت زده خواهد کرد زیرا المان های طراحی آن در حد بسیار زیادی با ماشین های اوپل مشترک است که برای هایما S5 توربو به عنوان یک ماشین چینی چهره خوب و آرام و با شخصیتی را در داخل کابین به وجود آورده است . هایما S5 توربو کیفیت ساخت مناسبی دارد و همانند دیگر ماشین های هم وطن هود از متریال متوسطی برای ساخت ادوات و تجهیزات داخل کابین استفاده شده است . در لیست تجهیزات هایما S5 توربو موارد خوبی چون دوربین 360 درجه ، آینه های جانبی جمع شونده ، روکش چرم ، سانروف و سیستم صوتی پیشرفته و مانیتور 7 اینچی لمسی مشاهده میگردد که مناسب هستند .هایما S5 توربو نسبت به جک S3 ظاهر تقریبا زیباتر و مدرن تری دارد و گویا هایما در مورد S5 توربو سعی کرده است چهره پخته ، اصولی و هماهنگی را به نمایش بگذارد ؛ هایما S5 توربو از نظر آپشن هم در برخی بخش ها نسبت به جک S3 بهتر است و از نظر کیفیت هم برابر به نظر میرسند . هایما S5 توربو در بخش فنی یکی از بهترین ها در رنج قیمت خودش میباشد که حرف های زیادی را در میدان رقابت برای گفتن دارد که در ادامه با مشخصات آن و برتری های هایما S5 توربو نسبت به جک S3 در این بحث بیشتر آشنا میشویم . پیشرانه هایما S5 توربو که با کد GN15-TF شناخته میشود 4 سیلندر با آرایش خطی میباشد ، توسط توربوشارژر تغذیه میگردد و 1497 سی سی حجم دقیق آن است .هایما S5 توربو به کمک این پیشرانه قابلیت تولید 161 اسب بخار قدرت در دور موتور 6100 دور در دقیقه را دارا میباشد و در دور موتور 1800 هم به حداکثر گشتاور 221 نیوتن متر دست پیدا میکند . هایما در S5 توربو به منظور رانندگی روان تر و کاهش مصرف سوخت از یک گیربکس CVT استفاده کرده است که قدرت را به چرخ های جلو ماشین انتقال میدهد .هایما S5 توربو با وزن 1435 کیلوگرمی خود با توجه به ابعادی که دارد ماشین سنگین وزنی است اما با توجه به قدرت خوب پیشرانه توانایی های حرکتی این ماشین مناسب است و از رقبای خود پر شتاب تر میباشد البته مصرف سوخت هایما S5 توربو هم در سیکل ترکیبی بیش از 8 لیتر است که از میانگین ماشین های این کلاس رقم بالاتری میباشد . جک S3 ماشین تنفس طبیعی است که قدرت کمتر ، مصرف سوخت پایین تر و استهلاک مناسب تری را دارا میباشد و طبیعتا قابلیت های حرکتی و شتابگیری اش هم بسیار ضعیف تر میباشد البته جک S3 نسبت به خودش توانایی های حرکتی مناسبی دارد اما از هایما S5 توربو ضعیف تر است .ماشین های هایما معمولا سیستم تعلیق خوبی دارند و هایما S5 توربو هم از این ویژگی برخوردار است که باعث شده است هندلینگ مناسب و سواری قابل قبولی داشته باشد البته همه اینها مشروط به این است که از هایما S5 توربو تنها در داخل شهر استفاده کنید زیرا کاربری شهری را طراحان هایما برای S5 توربو تعریف کرده اند و توقع بیش از حد از آن شنا را کاملا مایوس و نا امید از هایما S5 توربو میکند .هایما S7 و S7 توربو در ابتدا که وارد بازار شدند فروش متوسطی داشتند اما هایما S7 توربو با گذشت زمان بازار فروش بهتری را تجربه کرد و حالا هم هایما S5 توربو با ویژگی های خوبی به بازار آمده است و با قیمت 75 میلیون تومان ماشین ارزشمند و خوبی است که در مقایسه با جک S3 در چند بخش عملکرد بهتری را از خود به نمایش میگذارد .

جک S5 جزء موفق ترین کراس اوور های موجود در ایران است و برادر کوچکتر این ماشین یعنی جک S3 هم که لقب پر فروش ترین کراس اوور بازار چین را به خود اختصاص داده است در ایران جزء ماشین هایی است که با بودجه حدودا 75 میلیون تومانی یکی از ارزشمند ترین ماشین های قابل خرید است .جک s3 در ظاهر سبک دیگر ماشین های این برند را دنبال میکند و در نگاه اول به خوبی متوجه خواهید شد که جک s3 با جک S5 نسبت فامیلی دارا میباشد البته طراحی S3 پخته تر و اصولی تر شده است و باعث شده است تا ظاهر جک S3 دلنشین و باه لطف تمایزش زیبا باشد .جک S3 در جلوی ماشین چهره در هم رفته ولی جذابی دارد که به لطف طراحی جالب جلو پنجره و استفاده صحیح از خطوط و برجستگی ها با دیگر قسمت های ماشین طراحی اش هماهنگ از آب در آمده است و به طور کلی با یک ماشین جذاب سر و کار داریم .از نظر طراحی جک S3 و هایما S5 توربو هر دو وضعیت مناسبی را دارا میباشند اما هایما S5 توربو استایل مدرن تری دارد و چهره نزدیک تری به ماشین های روز دنیا را دارا میباشد .با ورود به داخل کابین جک S3 اولین نکته ای که جلب توجه میکند همان سبک طراحی برادر بزرگ تر در کابین جک s3 است که باعث شده است تا علاوه بر شباهتش با جک s5 کمی هم ما را به یاد طراحی هیوندای IX35 بیاندازد البته همه اینها را که در کنار هم قرار دهیم در نهایت طراحی جک S3 را زیبا و مناسب میبینیم .در مورد جک S3 و مقایسه کابین آن با هایما S5 توربو نکات دیگری هم وجود دارد که از جمله آنها طراحی راحت و ارگونومی کابین جک S3 است که سطح برابری با هایما S5 توربو دارد و از طرف دیگر هم جک S3 کیفیت ساخت خوبی دارد و متریال مورد استفاده هم متوسط است اما در کل جک s3 سطح قابل قبولی دارد و باز هم از این نظر با هابما S5 توربو برابر است و آخرین نکته ای که در مورد جک S3 لازم به ذکر است سطح مناسب آپشن و امکانات این ماشین است که با توجه به قیمت جک S3 این لیست تجهیزات نکته مثبتی است اما هایما S5 توربو از جک s3 در بخش اآپشن عملکرد موفق تری داشته است و امکانات بیشتری را در اختیار شما قرار میدهد .در سینه جک S3 یک پیشرانه 4 سیلندر 1.6 لیتری به حجم دقیق 1590 سی سی با آرایش خطی قرار دارد که به این ماشین نیرو میبخشد . جک S3 به لطف این پیشرانه قابلیت تولید118 اسب بخار قدرت در 6000 دور در دقیقه و 155 نیوتن متر گشتاور در دور موتور 3500 دور در دقیقه را دارا میباشد . شاید بر روی کاغذ جک S3 ماشین تند و تیزی نباشد اما در عمل برای کاربری درون شهر و نیازهای روزانه این ماشین کاملا جوابگوی شما است .جک S3 برای انتقال قدرت از گیربکس 5 سرعته دستی یا اتوماتیک CVT بهره میبرد که هر دو عملکرد مناسبی دارند . جک S3 از نظر فنی با ماشین های هم کلاس خود برابر است و نسبت به آنها مزایایی را هم دارا میباشد اما هایما S5 توربو بیش از قدرتمند وارد میدان شده است و باعث شده است تا قابلیت های حرکتی جک S3 و دیگر ماشین های رقیب نادیده گرفته شود البته به همان نسبت قدرت بیشتر استهلاک و مصرف سوخت بالاتری هم دارد و در بلند مدت باید ببینیم که آیا پیشرانه توربو هایما S5 در برابر بنزین بی کیفیت ایران و مشکلات پیش آمده تا چه مقدار قابلیت تحمل را دارا میباشد . سواری جک S3 خوب بوده و سیستم تعلیق ماشین عملکرد مناسبی را از خود نشان میدهد و در طول سواری با این ماشین هندلینگ مناسب جک S3 نظر شما را به خود جلب خواهد کرد .جک S3 ماشین خوش دستی است و با توجه به وزن و ابعاد ماشین فرمان پذیری خوبی دارد و از نظر پایداری هم جک S3 سطح قابل قبولی دارد و از همه مهم تر ترمز های جک S3 نیروی مناسبی برای ایستایی ماشین دارند .جک S3 یکی از ماشین های چینی خوش آدینه و موفق در ایران و دیگر بازار ها است که به لطف ویژگی های جذاب و خوبی که داشته است و کیفیت بالایی که دارد وضعیت مناسبی را دارا میباشد و ارزش خرید بالایی دارد و حالا هایما s5 توربو با ظاهر بروز تر ، پیشرانه قدرتمند تر و آپشن های بیشتر نسبت به جک S3 به میدان رقابت وارد شده است و با توجه به اینها تا حدودی از جک S3 امتیازات بالاتری را دریافت میکند .